تی تاپ

تی تاپ

تی تاپ

تی تاپ

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

شاه در مشت این زن بود

درست 80 سال پس از روزی که اشرف پهلوی همراه پدر (‌رضا شاه) و به اتفاق چند تن دیگر از زنان خانواده در 17 دی 1314 برای اولین بار بدون‌ حجاب در جشن فارغ‌التحصیلی دانش‌سرای عالی شرکت کرد، در 17 دی 1394 در 96 سالگی در مونت‌کارلوی فرانسه درگذشت.
خبرگزاری ایسنا: درست 80 سال پس از روزی که اشرف پهلوی همراه پدر (‌رضا شاه) و به اتفاق چند تن دیگر از زنان خانواده در 17 دی 1314 برای اولین بار بدون‌ حجاب در جشن فارغ‌التحصیلی دانش‌سرای عالی شرکت کرد، در 17 دی 1394 در 96 سالگی در مونت‌کارلوی فرانسه درگذشت.

مهرداد خدیر با این مقدمه در «عصر ایران» نوشت: «مرگ او در فرانسه در حالی رخ داد که خانه اصلی‌اش در نیویورک واقع است؛ همان خانه‌ای که روزنامه نیویورک تایمز سال گذشته ارزش آن را 49 میلیون دلار برآورد کرد؛ در محله منهتن، خیابان بیکمن.

خواهر دو قلوی محمدرضا شاه پهلوی که 4 ساعت پس از برادر خود در بیمارستان احمدیه تهران به دنیا آمد، 35 سال و 5 ماه و 12 روز بیشتر از او زندگی کرد. هر چند که در این سال‌های آخر به خاطر ابتلا به آلزایمر دیگر هیچ چیز و هیچ کس را به یاد نمی‌آورد.

34 سال قبل اما - در سال 1980 میلادی و یک سال پس از پیروزی انقلابی که تاج و تخت خانواده‌شان را برانداخت - خاطرات خود را در کتابی با عنوان «چهره‌هایی در یک آینه» آورده بود.

شاه در مشت این زن بود

این جمله کاملا مستند نیست اما می‌تواند مبتنی بر واقعیت باشد که رضا شاه افسوس می‌خورد که ناچار است از بین فرزندان ارشد دوقلوی خود ولیعهدی و جانشینی را به محمدرضا و نه به اشرف بسپارد چرا که دخترش را واجد قابلیت‌های لازم و به خود شبیه می‌دانست در حالی که قانونا شاه نمی‌توانست زن باشد.

شاید به خاطر همین بی‌اعتمادی بود که وقتی در شهریور 1320 ناگزیر از کناره‌گیری از سلطنت و خروج از کشور شد و با تدبیر یا ترفند محمدعلی فروغی سلطنت را به محمدرضا سپرد، از دختر جوان و 22 ساله خود خواست در کنار برادر بماند در حالی که دختر بزرگ‌تر - شمس - همراه پدر به آفریقای جنوبی می‌رفت.

خلع پدر و پایان اقتدار رضاشاه که فضای سیاسی کشور را گشود، فرصتی برای اشرف نیز بود تا هم از ازدواج تحمیلی با علی قوام نجات یابد و هم از نفوذ فراوان خود بر برادر بسیار خجول و کم‌رو و فاقد قدرت تصمیم‌گیری خود - که به سلطنت رسیده بود - بهره بَرَد تا جایی که گفته می‌شد پادشاه واقعی ایران اشرف است و محمدرضا تنها سایه‌ای از او.

این سخن که اشرف پهلوی بدنام‌ترین عضو خاندان پهلوی بود، تنها مدعای مخالفان حکومت و نیروهای انقلابی نیست. سلطنت‌طلبان نیز می‌کوشند که از او اعلام برائت کنند. مردم نیز پس از آنکه اشرف در سال 1960 در فرودگاه ژنو، به‌ همراه‌داشتن مواد مخدر متهم شد، اتهام همکاری با باندهای قاچاق مواد مخدر را متوجه او ساختند.

او اما به جز شهریور 20 که شاهد اخراج پدرش بود و سال 57 که ناگزیر از خروج از ایران شد، یک بار هم خود طعم اخراج رسمی را چشیده بود؛ سال 1331 خورشیدی و در دوران دولت ملی مصدق.

دکتر محمد مصدق خود اشراف‌زاده بود اما از فرط ایران‌دوستی و تقیدات اخلاقی نمی‌توانست رفتارها و دخالت‌های خواهر دوقلوی شاه در امور مملکت را تحمل کند. از این‌رو در اقدامی تاریخی در 10 مرداد 1331 دستور اخراج اشرف از کشور را صادر کرد.

شهرت اشرف به موارد غیراخلاقی و محبوبیت فراوان دکتر مصدق اما به شاه جوان مجالی نمی‌داد تا مقاومت یا مخالفت کند. ضمن اینکه از شایعه تحت نفوذ او بودن نیز احساس تحقیر می‌کرد و شاید مصدق او را قانع کرد که این دوری به نفع خود شاه هم هست.

اشرف اما کینه مصدق را به دل گرفت تا جایی که گفته می‌شود یکی از کسانی که در تدارک برانداختن دکتر مصدق بوده هم او بود و در آن یک سال که خارج از ایران بود - مرداد 31 تا مرداد 32 - تماس‌ها و ارتباطاتی برقرار کرد و هر چند که خود تایید نکرده اما در مظان این اتهام است که با نام مستعار یا جعلی (‌و احتمالا با نام بانو شفیق) قبل از کودتای 28 مرداد 1332 مخفیانه به کشور بازگشته و در زمینه‌سازی کودتا مشارکت داشته و حتی حامل پیامی از دالس رئیس وقت سازمان سی.آی.ای بوده است.

بی‌تردید بخش قابل توجهی از نظر منفی به اشرف به خاطر کودتای 28 مرداد است و حتی بر سر زبان افتادن ماجراهای زندگی خصوصی او ناشی از همین موضوع بود.

شاه هم اگرچه قبل از 28 مرداد تذکراتی به او می‌داد اما از آن پس همان‌قدر که خود او احساس اقتدار بیشتر می‌کرد، اشرف نیز حرف‌شنوی ظاهری گذشته را کنار گذاشت و تنها کاری که شاه می‌توانست انجام دهد این بود که او را به مجامع بین‌المللی بفرستد تا هم از کشور دور باشد و هم بالطبع ناگزیر از رعایت پاره‌ای ملاحظات.

او سمت‌های متعددی داشت؛ از ریاست سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی تا نیابت ریاست کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی و نیز ریاست سازمان زنان ایران.

مضحک‌تر از همه اما فعالیت‌های حقوق بشری او بود! در حکومتی که به نقض گسترده حقوق بشر متهم بود، خواهر شاه رئیس کمیته ایرانی حقوق بشر و نماینده ایران در کمیسیون حقوق بشر بود و به لطف پول‌های هنگفتی که خرج کردند، مدتی رئیس کمیسیون عالی حقوق بشر سازمان ملل هم شد.

رفتار اشرف چنان بود که تصویر بهتری از شمس و فرح را ترسیم کرد. چه، آن دو و دیگر زنان صاحب‌منصب در عصر پهلوی البته در قیاس با اشرف موجه‌تر به نظر می‌رسیدند.

او سه بار ازدواج کرد. در 17 سالگی با علی قوام که حاصل آن تولد فرزندی به نام «شهرام» بود. در سال 1322 به مصر رفت و با احمد شفیق آشنا شد و پس از تغییر ملیت از مصری به ایرانی با او ازدواج کرد. حاصل این پیوند نیز دو فرزند بود: شهریار و آزاده. (شهریار شفیق افسر ارشد نیروی دریایی ارتش شد و بعد از پیروزی انقلاب 57 در پاریس به قتل رسید و نزدیکان اشرف می‌گویند او از این ترور بیش از آنکه افسرده شود، ترسید و نگران شد که خود او نیز هدف ترور قرار گیرد و به خاطر همین بر محافظت از خود افزود).

سومین ازدواج او بعد از سال 40 خورشیدی و در پاریس به وقوع پیوست؛ این بار با مهدی بوشهری‌پور.

درباره دربارها و مناسبات آنان همواره داستان‌ها و شایعاتی در افواه وجود داشته اما اشرف چنان زندگی کرد که انگار این‌گونه شایعات را با توجه به شخصیت او ساخته‌اند چرا که اغلب رنگی از واقعیت داشت.

تا مدت‌ها مردم تصور می‌کردند قتل محمد مسعود به دستور دربار و اشرف بوده ولی سال‌ها بعد و در پی پیروزی انقلاب فاش شد که ضارب مدیر روزنامه مرد امروز، خسرو روزبه بوده و اشرف دخالت و آمریتی نداشته و این‌گونه بود که خسرو روزبه قهرمان به ضد قهرمان بدل شد. درباره کریم پورشیرازی اما همچنان این تلقی وجود دارد؛ اینکه به دستور اشرف به آتش کشیده شد و هیچ نامی به اندازه کریم‌پور شیرازی تصویر تیره و تاری از اشرف ترسیم نمی‌کند. این بار اما خسرو روزبه و حزب توده‌ای در کار نبوده تا شایعه را کم‌رنگ کند و باقی ماند.

از جمله روایت‌ها درباره اشرف این بود که رضا شاه پس از اطلاع از مهر فرزند خود به «مهر‌پور» - پسر تیمورتاش - دخترش را وادار به ازدواج با علی‌محمد قوام کرد. اشرف که می‌خواست پس از تبعید رضا شاه به وصال مهرپور برسد از علی قوام جدا شد اما مهرپور تیمورتاش در سانحه‌ای جان خود را از دست داد.

این بار اشرف به پسر دیگرتیمورتاش - هوشنگ - چشم داشت ولی شاه جوان، خواهر را برحذر داشت که امکان وصلت با خانواده‌ای که مورد غضب رضا شاه بوده‌اند به مصلحت نیست؛ تیمورتاشی که در زندان به دستور رضا شاه سر به نیست شده بود و محمد رضا نگران بود فرزند او روزی در صدد انتقام بر‌آید و این ازدواج در‌نگرفت.

سال ها گذشت و توفان انقلاب اسلامی درگرفت. اشرف پهلوی که یک بار در دوره مصدق از کشور اخراج شده بود می‌دانست که از شعله‌های انقلاب 57 جان سالم به در نمی‌برد. پس زودتر از برادر از کشور خارج شد و به دست نیروهای انقلاب نیفتاد.

چنانکه گفتیم نگاه مردم و سیاسیون به اشرف مثل زنان دیگر نبود و او را نه تاثیرپذیر که تاثیر‌گذار و نه تحت قدرت که بسیار قدرت‌مند می‌دانستند.

اوریانا فالاچی روزنامه‌نگار مشهور ایتالیایی که در سال 1358 به ایران آمد و با امام خمینی مصاحبه کرد درباره اعضای خانواده شاه هم سوال کرد و اینکه آیا رهبر انقلاب ایران تنها شاه را مجرم می‌داند یا بستگان او را نیز اگر بتوانند مجازات می‌کنند؟

با توجه به اینکه رضا پهلوی در آن زمان تنها 19 سال داشت امام این گونه پاسخ می‌دهد: «ولیعهد شاه بیاید مثل یکی از مردم اینجا زندگی کند. او کاری به ما نکرده است. هیچ‌کس هم کاری با او ندارد. اما اشرف که خواهر تنی و دوقلوی شاه است او هم مثل شاه جنایتکار است و او هم به اندازه جنایاتی که کرده باید مجازات شود».

با مرگ اشرف یک فرزند دیگر و شاید آخرین بازمانده از فرزندان رضا شاه نیز از دنیا رفته است. شاید بتوان گفت اشرف - که پدرش او را «زهرا» نام گذاشته بود و بعدتر اشرف شد - آخرین بازمانده از نسل دوم بود. این «شاید» به خاطر آن است که از سرنوشت غلامرضا اطلاعی در دست نیست و هم شایعه مرگ او شنیده شده و هم احتمال زنده بودن وی.

علیرضا پهلوی (‌برادر تنی شاه و اشرف) در 6 آبان سال 1333 در سانحه هوایی کشته شد در حالی که شایعه ولیعهدی او به خاطر بچه‌دار نشدن شاه و ثریا اسفندیاری بر سر زبان‌ها افتاده بود. احمدرضا هم در سال 61 در فرانسه درگذشت. محمودرضا در سال 80 در کالیفرنیا و فاطمه هم در سال 66 در لندن. شمس - خواهر بزرگ‌تر و تنی محمدرضا و اشرف - نیز 20 سال قبل در سانتاباربارای کالیفرنیا درگذشت. درباره عبدالرضا سال‌ها خبری در دست نبود اما یک روایت حاکی از مرگ او در سال گذشته است.

طعنه‌آمیز اینکه از میان همه فرزندان رضا شاه یا برادران و خواهران محمدرضا تنها همان برادری توانست در ایران بماند، در تهران بمیرد و در بهشت‌زهرا به خاک سپرده شود که از دربار طرد شده بود؛ حمیدرضا پهلوی که در سال 1371 خورشیدی در تهران درگذشت و مدت زیادی هم پس از انقلاب 57 زندانی نبود.

مرگ رضا شاه در ژوهانسبورگ، محمدرضا شاه در قاهره و برادران و خواهران در آمریکا و انگلستان و فرانسه نشان می‌دهد که در پی انقلاب ایران چه بر سر آنان آمد تا حدی که دو فرزند خود شاه هم تاب از دست دادند و در جوانی دست به خودکشی زدند (لیلا و علیرضا).

با اینکه سلطنت‌طلبان، رضا شاه را می‌ستایند و بر سرنوشت محمد رضا شاه افسوس می‌خورند اشرف اما نه که ستاینده‌ای ندارد که کم نیستند کسانی که معتقدند بخش مهمی از گرفتاری‌های شاه به خاطر او بود و از خاطرات امیر اسدالله عَلَم هم پیداست که این زن چه تصویری از دربار پهلوی در ایران و جهان ترسیم کرده بود؛ چندان که محمد رضا انگار در مُشت او بود.

اشاره به این نکته هم خالی از لطف نیست که مرگ خواهر دو‌قلوی شاه با پخش سریال «معمای شاه» هم‌زمان شده است؛ سریالی که به خاطر افراط در اصرار بر دو عنصر «وابستگی به انگلستان» و «ترویج بهاییت» و ضعف‌های مفرط کارگردان در قصه‌پردازی و در قیاس با آثاری چون «هزاردستان» و «‌شهرزاد» و به سبب شعار‌زدگی و صرف هزینه‌های هنگفت با انتقادات فراوان رو به روست و حال با مرگ خواهر شاه این بخت را یافته که نگاه‌های بیشتری را به سوی خود جلب کند. (نقش اشرف را در این سریال «مژگان ربانی ‌» ایفا می‌کند).»
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

عمان هم کنار عربستان ایستاد‌!

مهد‌ی د‌ل روشن در روزنامه قانون نوشت: د‌یروز د‌وباره سران عرب حاشیه خلیج فارس د‌ر ریاض د‌ور هم جمع شد‌ند‌ تا د‌ر جلسه ای اضطراری بعد‌ از وقایع حمله به سفارت عربستان د‌ر تهران، چاره اند‌یشی کنند‌؛ البته چاره اند‌یشی‌ای که نه یک نوع ایران هراسی راه بیند‌ازند‌!
مهد‌ی د‌ل روشن در روزنامه قانون نوشت: د‌یروز د‌وباره سران عرب حاشیه خلیج فارس د‌ر ریاض د‌ور هم جمع شد‌ند‌ تا د‌ر جلسه ای اضطراری بعد‌ از وقایع حمله به سفارت عربستان د‌ر تهران، چاره اند‌یشی کنند‌؛ البته چاره اند‌یشی‌ای که نه یک نوع ایران هراسی راه بیند‌ازند‌!

د‌یروز همه وزرای خارجه شورای همکاری خلیج فارس بود‌ند‌، از عاد‌ل الجبیر گرفته تا بن علوی. د‌ر روزی که د‌ر تهران آسمان بارانی بود‌، هوا د‌ر ریاض تحت فرمان ملک سلمان، د‌اغ د‌اغ بود‌. لبخند‌هایی که د‌ر مقابل د‌وربین‌های تلویزیونی و خبرگزاری ها، بوی گستاخی می د‌اد‌. آنها د‌وباره د‌ست به کار شد‌ه اند‌. د‌یروز که صحبت ها و اظهارنظرهای وزرای خارجه این کشورها را گوش می د‌اد‌م، بیش از اینکه احساس کنم با یک جلسه اضطراری روبه‌رو هستم، بیشتر خود‌ را د‌ر مقابل جلسه ای می د‌ید‌م که از ماه ها پیش یعنی چند‌ روز بعد‌ از اعلام توافق هسته ای وین، برنامه ریزی شد‌ه بود‌. عربستان به باور بسیاری از کارشناسان غربی، خوش ند‌ارد‌ که د‌وستی مسالمت آمیز ایران و آمریکا و اروپا را ببیند‌. آنها حاضرند‌ تمام د‌لارهای نفتی‌شان را یکجا خرج کنند‌ اما نبینند‌ که پای شرکت های غربی به ایران باز شد‌ه است.

گرد‌ن‌کشی‌های خصمانه

برگرد‌یم به اجلاس د‌یروز اما فقط این را بگویم که هنوز نمی‌توان فهمید‌ که یوسف بن علوی، مرد‌ مورد‌ اعتماد‌ تهران د‌ر اجلاس ریاض، چرا خود‌کارش را از جیبش بیرون آورد‌ و زیر بیانیه ای را امضا کرد‌ تا ایران را به اشغالگری آن د‌رباره جزایر سه‌گانه، متهم می کرد‌. مشخص نیست چرا ساکنان جنوبی خلیج فارس، آلزایمر گرفته اند‌ و به یاد‌ ند‌ارند‌ که امارات، بحرین، قطر وغیره حد‌ود‌ 5 هزار سال د‌ر مالکیت ایران قرار د‌اشته و فقط یک قرن است که از پهنه ایران بزرگ جد‌ا شد‌ه اند‌.

از ایران مماشات از اعراب لجاجت


د‌یروز شنبه، شرکت کنند‌گان د‌ر نشست فوق العاد‌ه شورای همکاری خلیج فارس که 42 نشست آنها به شمار می‌رفت، اعلام کرد‌ند‌ همچون یک صف واحد‌ د‌ر کنار پاد‌شاهی سعود‌ی قرار د‌ارند‌ و از تصمیمات و تد‌ابیری که سعود‌ی‌ها برای مبارزه با تروریسم(اد‌عای آل سعود‌) اتخاذ کرد‌ه و پیگرد‌ تمام کسانی که مرتکب اقد‌امات تروریستی و فتنه‌افکنی شد‌ه اند‌، حمایت می‌کنند‌ و از د‌ستگاه قضایی سعود‌ی و استقلال و بی‌طرفی آن! تمجید‌ می‌کنند‌!د‌ر نشست ریاض،عاد‌ل الجبیر وزیر خارجه عربستان،شیخ عبد‌ا... بن زاید‌ آل نهیان، شیخ خالد‌ بن احمد‌ بن محمد‌ آل خلیفه، یوسف بن علوی بن عبد‌ا...، خالد‌ بن محمد‌ العطیه، شیخ صباح الاحمد‌ الصباح وزیران خارجه امارات، بحرین، عمان، قطر و کویت حضور د‌اشتند‌.

خبرگزاری عربستان آورد‌ه  است : شورای وزیران(شورای همکاری خلیج فارس) د‌ر این نشست، مقامات ایرانی را مسئول کامل اقد‌امات تروریستی! بر اساس پایبند‌ی به توافقنامه‌های وین صاد‌ره د‌ر سال‌های 1961 و 1963 و قوانین بین‌المللی د‌انستند‌ که کشورها را مسئول حمایت از هیات‌های نمایند‌گی د‌یپلماتیک می‌د‌اند‌.د‌ر این بیانیه فریبکارانه عربستان و رفقا(!) اد‌عا شد‌ه است : شورای وزیران د‌خالت‌های آشکار ایران د‌ر امور د‌اخلی پاد‌شاهی سعود‌ی را محکوم می‌کند‌ که د‌ر اظهارات خصمانه و تحریک‌آمیز علیه  اقد‌ام پاد‌شاهی سعود‌ی د‌ر اجرای احکام شرعی صاد‌ره د‌ر حق شماری از تروریست‌ها(این بیانیه شیخ باقرنمر النمر، روحانی برجسته شیعی عربستانی را که تنها جرمش بیان حقوق تضییع و سرکوب شد‌ه شیعیان بخش مهمی از مرد‌م عربستان و د‌رخواست وی برای برابری د‌ر حقوق شهروند‌ی و رفع تبعیض بود‌، تروریست خواند‌ه  است) نمایان بود‌ و این اظهارات را تحریک مستقیم برای حمله به د‌فاتر نمایند‌گی د‌یپلماتیک پاد‌شاهی سعود‌ی می‌د‌اند‌!این بیانیه مد‌عی شد‌ه است چنین اقد‌اماتی کمکی به صلح و امنیت منطقه و جهان نمی‌کند‌ و مغایر با اصول حسن همجواری و عد‌م د‌خالت د‌ر امور د‌اخلی کشورها و احترام به حاکمیت آنهاست و منجر به تشد‌ید‌ مواضع و شعله‌ور شد‌ن آتش بحران‌های بیشتری د‌ر منطقه می‌شود‌.

 بیانیه‌ای فریبکارانه

شرکت کنند‌گان د‌ر نشست ضد‌ ایرانی ریاض به زعم خود‌ آنچه را اد‌امه اشغال(!) جزایر سه گانه به د‌ست ایران خواند‌ند‌، محکوم کرد‌ند‌ و از اد‌عاهای بی اساس شیخ نشین امارات د‌رباره این جزایر ایرانی که جزو لاینفک حاکمیت کشورمان است، حمایت کرد‌ند‌.این بیانیه فریبکارانه د‌ر راستای منحرف کرد‌ن افکارعمومی منطقه و جهان از نقش ویرانگر و تخریبی رژیم آل‌سعود‌ د‌ر منطقه و حتی جهان از طریق نشر  افکار وهابی تکفیری و تشکیل و سازماند‌هی صد‌ها گروه تروریستی مسلح د‌ر کشورهای مختلف اسلامی و ارتکاب جنایت و تشد‌ید‌ موج ناامنی و بی‌ثباتی و کشتار د‌ر این کشورها به ویژه سوریه و عراق و لیبی، مد‌عی شد‌ه است که «اقد‌ام ایران د‌ر نشر فتنه طایفه‌‌ای و حمایت از گروه‌های تروریستی افراطی و آموزش و حمایت مالی از آنها برای برهم زد‌ن امنیت و ثبات د‌ر کشورهای عضو شورای همکاری را که اخیرا پاد‌شاهی بحرین از خنثی شد‌ن یک طرح تروریستی برای انفجارهای تروریستی خبر د‌اد‌ه» محکوم می‌کند‌.امید‌واریم سرد‌ار د‌یپلماسی کشورمان با همکاری اروپایی ها، عربستان و رفقایش را که انگشت نمای خاص و عام د‌ر جهان هستند‌ و شهره به اینکه بویی از د‌موکراسی نبرد‌ه اند‌، سر جایشان بنشانند‌. همان‌هایی که حتی احتمال آن می رود‌ که حمله به سفارت عربستان را خود‌شان طرح ریزی کرد‌ه باشند‌!
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

عکس: دختر بچه سوری که غرق شد

دختر بچه سوری که در مسیر دریایی بین ترکیه و یونان غرق شد.
پارسینه: دختر بچه سوری که در مسیر دریایی بین ترکیه و یونان غرق شد.

عکس: دختر بچه سوری که غرق شد

  • reza reza
  • ۰
  • ۰

آزیتا حاجیان: مهراوه، اولین معجزه زندگی ام بود

آزیتا خانم می گوید: «برای مادر شدن عجله داشتم. دوست داشتم خیلی زود فرزندم به دنیا بیاید و این حس آسمانی را لمس کنم.»
مجله خانواده سبز - نگار حسینی:

آزیتا خانم می گوید: «برای مادر شدن عجله داشتم. دوست داشتم خیلی زود فرزندم به دنیا بیاید و این حس آسمانی را لمس کنم.»

شاید او از همان اول خوب فهمیده بود که برای لمس این حس آسمانی احتیاج به دو بال دارد. بال های او خیلی زود سر و کله شان پیدا شد. بیست و سه سالش بود که مهراوه اولین بال پرواز شد. هر چند که تا آمدن ملیکا هفت سال صبر کرد اما در این مدت حسابی مشق پرواز را یاد گرفت.

او این روزها در کنار دخترش که آن را اولین معجزه زندگی اش می داند، تجربه تازه و شیرینی را در جعبه جادویی، پست سر می گذارد، تجربه ای که این روزها، این مادر و دختر را به چهره های شماره یک تلویزیون بدل کرده است. با ما همراه شوید تاس ری به این دنیای شیرین بزنید.

آزیتا حاجیان: مهراوه، اولین معجزه زندگی ام بود

یک خانواده هنری، دخترانی تحصیلکرده که توسط آزیتا حاجیان و محمدرضا شریفی نیا، رشد و پرورش یافتند. هر کدام از این اعضای خانواده در ذهن تک تک ما ایرانی ها با نقش آفرینی های شان، نقش بسته اند و هک شده اند...

پدر و مادری هنرمند و دخترانی که در مکتب آنها بزرگ شدند – مهراوه و ملیکا – در یک دهه اخیر بارها با این خانواده، به بهانه های مختلف گفتگوهایی انجام دادیم و آنها هم همیشه لطف شان شامل حال ما شد و این بار به بهانه «کیمیا» در آخرین روزهای فصل پاییز پای صحبت های دو بانوی هنرمند ایران زمین، خانم ها آزیتا حاجیان و مهراوه شریفی نیا به بهانه پخش طولانی ترین سریال تلویزیون «کیمیا» نشستیم. با تشکر ویژه از این دو بانوی بزرگوار و هنرمند.
پژمان کردمحله

برای مادر شدن عجله داشتم

بیست و دو سالم بود که پای سفره عقد نشستم. آن زمان مصادف شده بود با پیروزی انقلاب و ازدواج کردن دختر و پسرها در سن پایین و شرایط ساده حسابی باب شده بود. به همین خاطر من هم وقتی حرف ازدواجم به میان آمد تصمیم گرفتم با کمترین تجملات زندگی مشترکم را شروع کنم. حتی یادم هست که برخلاف میل مادرم، حاضر به برگزاری مراسم عروسی هم نشدم. خیلی دوست داشتم که بعد از ازدواج، زودتر مادر بشوم و یک سال بعد هم به این آرزویم رسیدم و اولین معجزه زندگی ام مهراوه به دنیا آمد.

وقتی مهراوه فسقلی بود

وقتی مهراوه را برای اولین بار، در آغوشم گذاشتند، باورم نمی شد این فسقلی دو کیلو و هفتصد گرمی دخترم است. او با همان چشمان زیبا و درخشانش، خیلی زود جای خودش را در دلم باز کرد.

آزیتا حاجیان: مهراوه، اولین معجزه زندگی ام بود

نگهداری از مهراوه برای من که در آن زمان کم تجربه بودم راحت نبود. به همین خاطر، مادرم در نگهداری از او کمکم می کرد و من هم آهسته آهسته با دنیای زیبای مادری انس می گرفتم اما هفت سال بعد وقتی ملیکا به دنیا آمد شرایط ما هم در نوع خودش تغییر کرده بود.
من دیگ ریک زن سی ساله بودم که تجربه بزرگ کردن یک فرزند را داشتم و شرایط اقتصادی مان هم از قبل بهتر شده بود، به همین خاطر ملیکا در قیاس با مهراوه در رفاه بیشتری بزرگ شد.

من و مهراوه همدیگر را نقد می کردیم

من و مهراوه، هر دو، قدر فرصتی که در اختیارمان قرار گرفته بود را به خوبی می دانستیم. به همین خاطر می خواستیم از حضور همدیگر بهترین بهره را ببریم و تا آنجا که امکانش وجود دارد، در حین بازی همدیگر را رتوش کنیم. من به خوبی می دانستم که دخترم دیگر به سنی رسیده که اگر ایرادی در بازی من ببیند آن را گوشزد می کند. به هر حال این همبازی شدن باعث می شد فشار کار، کمترین تاثیر را روی من بگذارد و روحم آرامش بیشتری داشته باشد.

دختران متفاوت من

مهراوه و ملیکا با وجود شباهت هایی که به هم دارند، اما متفاوت از یکدیگرند. هر کدام از آنها، سهم خودشان را در ژن برده اند، از این جهت مهراوه دختری آرام و تودارتر است و ملیکا در قیاس با او، برونگرا و هیجانی تر به شمار می رود.

آزیتا حاجیان: مهراوه، اولین معجزه زندگی ام بود

مهراوه، در دوران کودکی اش به شدت مستقل و حرف گوش کن بود. اصلا یادم نمی آید سر مسائل تحصیلی او به مشکل برخورده باشم. همیشه بدون حاشیه در گوشه ای می نشست و درسش را می خواند. در نهایت هم نمره بیست می گرفت اما ملیکا حسابی شیطون و بازیگوش بود و در چهارچوب قوانین مدرسه نمی گنجید.

بعد از 25 سال کنار هم قرار گرفتیم

«کیمیا» اولین تجربه بازی مشترک من و مهراوه نیست. من و او بیست و پنج سال قبل در فیلم سینمایی «دزد عروسک ها»، کنار هم قرار گرفتیم. هر چند که آن زمان مهراوه دختربچه کوچکی بود و با این روزهایش تفاوت زیادی داشت. به هر حال وقتی موضوع بازی با دخترم در «کیمیا» مطرح شد، از آن استقبال کردم چون می دانستم بخش زیادی از فیلم در خارج از تهران فیلمبرداری می شود و حضور مهراوه برایم غنیمتی به شمار می رود.

به هر حال ما چهار ماه با هم آبادان بودیم و از این جهت مشکل دوری از خانواده را نداشتیم. در سریال های اینچنینی که بازیگر از خانواده خود دور است، به لحاظ عاطفی با مشکل روبرو می شود و نوعی خلأ احساسی در درونش شکل می گیرد؛ ولی خب خوشبختانه با حضور دخترم، من از این مشکلات دور بودم.

آزیتا حاجیان: مهراوه، اولین معجزه زندگی ام بود

می خواستم در کیمیا بازی نکنم!

اولین بار که با سناریو مواجه شدم به رغم این که بسیار جذاب بود چون می خواستم سفر بروم جواب منفی دادم. البته اولین بار که صحبت شد گفتند به عنوان انتخاب بازیگر و بازیگردان با گروه همکاری داشته باشم. بعد گفتند شما را برای نقش اصلی در نظر گرفته ایم؛ گفتم بازی و بازیگردانی نمی کنم ولی برای انتخاب بازیگر به شما کمک می کنم. اما خب بعد از این مذاکرات، سفری برایم پیش آمد. یادم است در فردای روزی که برگشتم آقای جواد افشار کارگردان کیمیا با من تماس گرفت، گفتند کار ساخت سریال به تعویق افتاده است و یک بار دیگر از من دعوت کردند. این بار، دیگر جواب مثبت دادم. در همان هنگام به من اطلاع دادند که مهراوه را برای نقش «کیمیا» انتخاب کردند.

«مهری» نماد مادرهای ایرانی است

نقشی که در این سریال بازی کردم، نماد تمام مادران ایرانی است. ما در این سریال، جنگ را با تمام سلول های بدن مان تجربه کردیم. ما با این که در دوره جنگ تهران بودیم ولی رنجی که مردم در دوران جنگ برده بودند را با تمام وجود احساس کردیم اما وقتی پای مان روی زمین خرمشهر بود، حال مان بد می شد وقتی که حس می کردیم هموطنان مان چه چیزهایی ار از سر گذراندند که ما خوابش را هم نمی دیدیم. برای خود من، همه مادران دنیا نماد هستند، نماد طبیعت، دربرگیرندگی، پناه دادن و خدمت دادن. «مهری» نماد تمام مادران ایران است. حالا شما می توانید بگویید نماد صبر مردم وطن است؛ می تواند باشد.

آزیتا حاجیان: مهراوه، اولین معجزه زندگی ام بود

استقبال، خستگی را از تن مان درآورد

تنها چیزی که باعث می شود خستگی روزی بیش از دوازده ساعت کار در سریال کیمیا از تن مان خارج شود، استقبال مردم از این سریال است. اگر مردم از این سریال راضی باشند، ما هم دل مان خوش می شود که تلاش های مان بیخود نبوده است.

حضور من در کلاس های نقاشی ملیکا

ملیکا، این روزها علاوه بر کارهای سینمایی اش، سرگرم اداره آموزشگاه نقاشی است. او سال هاست که به موازات کار بازیگری، به نقاشی می پردازد و انصافا هم در این زمینه، عملکرد قابل قبولی دارد. حضور او در عرصه نقاشی من را ترغیب کرد تا به کلاس های او بروم و تصمیم بگیرم نقاشی بیاموزم.

آزیتا حاجیان: مهراوه، اولین معجزه زندگی ام بود

دلم برای نقشم در ساعت شنی تنگ می شود

از بین نقش های مختلفی که بازی کردم، دلم برای نقشم در مجموعه «ساعت شنی» تنگ شده! در آنجا نقش زنی را داشتم که خود را به دلیل برخی مسائل به صورت مرد درآورده بود. من آن کار را بسیار پسندیدم.

کارنامه ای درخشان با سیمرغ بلورین

آزیتا حاجیان، لیسانس رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر دارد. فعالیت هنری اش را از سال 1354 با تئاتر آغاز کرد آزیتا خانم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را در هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر برای فیلم «روبان قرمز» به کارگردانی «ابراهیم حاتمی کیا» به دست آورد.

آزیتا حاجیان: مهراوه، اولین معجزه زندگی ام بود

کارنامه سینمایی وی بسیار خوش آب و رنگ است. فیلم هایی دیدنی به مانند «دزد عروسک ها، سفر جادویی، اوینار، هنرپیشه، دایان باخ، راز گل شب بود، راه افتخار، آدم برفی، ابر و آفتاب، روبان قرمز، موج مرده، معادله، شمعی در باد، باغ فردوس - پنج بعدازظهر، محیا، دیوار، خواب زمستانی، دل شکسته، تاکسی نارنجی، کیمیا و خاک، آینه های نشکن» و ... همچنین مجموعه های دیدنی تلویزیونی از جمله آپارتمان، آوای فاخته، امام علی (ع)، دبیرستان خضرا، دومین انفجار، سفر سبز، ساعت شنی، ثریا و ...

«آزیتا حاجیان» در ماه زیبای «دی» به دنیا آمده است.
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

زلزله شهر بیرم استان فارس را لرزاند

زمین لرزه ای با قدرت 4.2 درجه در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) بامداد شنبه شهر «بیرم» در استان فارس را لرزاند.
خبرگزاری ایرنا: زمین لرزه ای با قدرت 4.2 درجه در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) بامداد شنبه شهر «بیرم» در استان فارس را لرزاند.

به گزارش شبکه های لرزه نگاری وابسته به مرکز لرزه نگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، این زمین لرزه ساعت 14 دقیقه و 53 ثانیه بامداد امروز (شنبه) رخ داد.

کانون این زلزله در موقعیت 27.42 عرض شمالی و 53.57 طول شرقی ثبت شده است.

هنوز از خسارات احتمالی این زمین لرزه گزارشی مخابره نشده است.
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

رابعه اسکویی در یک اثر ترکیه ای +عکس

رابعه اسکویی هنرپیشه ایرانی بزودی نقش آفرینی در یک اثر سینمایی ترکیه ای را آغاز خواهد کرد.
خبرگزاری برنا: رابعه اسکویی هنرپیشه ایرانی بزودی نقش آفرینی در یک اثر سینمایی ترکیه ای را آغاز خواهد کرد.

پس از مهاجرت چکامه چمن ماه، صدف طاهریان و مانی کسرائیان به شبکه جم، از هفته گذشته صحبت های درباره مهاجرت رابعه اسکویی هم به شبکه مربوطه شنیده می شد.

در این بین شنیده های خبرنگار ما از یک منبع موثق حاکی از این است که اسکویی در یک اثر سینمایی ترکیه ای که ارتباط خاصی با شبکه جم ندارد در نقش یک روح ظاهر خواهد شد.

رابعه اسکویی در یک اثر ترکیه ای +عکس

البته احتمال داده می شود شرکتی طرف قرارداد تولید فیلم رابعه اسکویی  به صورت پنهانی با شبکه جم همکاری های در زمینه ساخت آثار نمایشی انجام بدهد.

از آنجا که در ماههای اخیر سخنگوی ارشاد درباره ممنوع الکاری هنرمندان همکار با جم حرف زده این شرکتهای پیمانکار نقش واسطه میان جم و بازیگران ایرانی را ایفا می کنند تا بازیگران بعدتر و هنگام بازگشت بگویند برای جم فعالیت نکرده اند و برای فلان شرکت واسطه فیلم بازی کرده اند.

 تماس های مکرر خبرنگار ما با رابعه اسکویی در رابطه با صحت و سقم این مسئله نتیجه خاصی دربرنداشته و گفته می شود که این بازیگر از طرف سرمایه گذاران این اثر سینمایی از انجام هر گونه گفتگو منع شده است.
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

واکنش به خبر احتمال جنگ ایران و عربستان

دفتر محسن رضایی طی اطلاعیه‌ای اظهارات منسوب به وی در جمع بسیجیان اهواز مبنی بر آماده‌شدن برای جنگ با عربستان را تکذیب کرد.
خبرگزاری میزان: پایگاه اطلاع رسانی محسن رضایی در مطلبی با عنوان تکذیبیه نوشت: "اخیرا خبری با محتوای سخنان سرلشکر محسن رضایی  در گردهمایی گردان جعفرطیار خطاب به بسیجیان اهواز در شبکه های اجتماعی منتشر شده و در حال انتشار در گروه های مختلف میباشد.

دفتر سرلشکر پاسدار محسن رضایی ضمن تکذیب چنین سخنانی از سوی ایشان، از کاربران محترم شبکه های اجتماعی در خواست دارد از بازنشر این اخبار از کانال های غیر رسمی خودداری و تنها اخبار صحیح و مورد تایید در مورد ایشان را از پایگاه اطلاع رسانی محسن رضایی و یا کانال خبری فرمانده دفاع مقدس (سرلشکر محسن رضایی) در تلگرام نقل نمایند.

همچنین این دفتر پیگیری منشاء نشر این اخبار دروغین را از طریق مراجع قانونی برای خود محفوظ می دارد."

گفتنی است در یکی دو روز گذشته مطلبی با عنوان درخواست محسن رضایی از جوانان برای آماده شدن جنگ با عربستان در شبکه های اجتماعی به ویژه تلگرام دست به دست می شد که در آن محسن رضایی خطاب به بسیجیان اهواز گفته بود: "خودتان را برای مقابله با عربستان آماده کنید موضوع جدی است؛ جنگ آغاز شود دشمن در همان روزهای اول سیلی محکمی خواهد خورد".
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

ترکیه سفیر انگلیس را فراخواند

وزارت خارجه ترکیه سفیر انگلیس در آنکارا را در اعتراض به اقدام دادگاه‎های انگلیس در صدور احکام قضایی در خصوص بلوکه کردن حساب‌های دیلپمات‌های ترک فراخواند.
خبرگزاری فارس: وزارت خارجه ترکیه در اعتراض به صدور احکام قضایی دادگاه های انگلیس درباره بلوکه شدن حساب های دیپلمات های ترک، سفیر انگلیس در آنکارا را فراخواند.

به گزارش روزنامه «وطن» ترکیه، رسانه‎های وابسته به حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه از مواضع انگلیس در قبال دیپلمات های ترک انتقاد و تاکید کردند انگلیس این تصمیم را به درخواست قبرس اتخاذ کرد بدون اینکه به حکم قضایی استناد کند.

بر اساس این گزارش، هیچ دادخواست و شکایتی به طرف ترکیه‎‌ای ارائه نشده است و این با توافقنامه وین در خصوص قانون بین المللی تناقض دارد.
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (1)

در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم.
برترین ها - نگین فانی نام: اینستاگرام این روزها تبدیل به دفتر خاطرات تصویری خیلی ها شده است . بسیاری از چهره های شناخته شده نیز هم از این طریق با طرفداران خود در ارتباط هستند و هم سعی دارند با این روش هواداران بیشتری برای خود پیدا کنند. حتی گاهی اوقات عکس هایی به اشتراک می گذارند که جنجال بسیاری به راه انداخته و خبرساز می شوند و شهرت بیشتری برای آنها به ارمغان می آورند. در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم.

1. ظاهرا «مدونا» هم برخلاف آنچه فکر می کنیم گاهی برای خانواده و فرزندانش هم وقت می گذارد.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



2. مثل این که «ریتا اورا» در رختخواب هم عینک آفتابی می زند!

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



3. گویا «جرد لتو» هم به جمع حامیان فیل ها و عاج هایشان پیوسته است.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



4. «ریحانا» مدت زیادی است که هیچ عکسی از خودش به اشتراک نگذاشته است، ما هم ابتکار به خرج دادیم و از اول ویدیوی جدیدی که در صفحه اش گذاشته عکس گرفتیم.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



5. «گوئن استفانی» در حال شکرگزاری برای آهنگ جدیدش

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



6. چند هفته ای است که «بیانسه» در صفحه اینستاگرام خودش هیچ فعالیتی نداشته است، ولی بالاخره توانستیم عکسی از او در پیج مجله «این استایل» پیدا کنیم که تولد دخترش «بلو آیوی» را با این عکس تبریک گفته بود.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



7. فکرش را هم می کردید که «هیو جکمن» با آن همه جذبه سگی از نژاد به این کوچکی داشته باشد و آن را این طور در آغوش بکشد؟

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



8. «روزی هانتینگتون وایتلی» زیبا مثل همیشه، فقط گویا کمی خوابش می آید.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



9. اگر «ادل» موقع ورزش کردن این ادا ها را در نمی آورد تا به حال توانسته بود به وزن دلخواهش برسد.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



10. «جاستین بیبر» در حال انجام شیرین کاری های مناسب رده سنی اش

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



11. دلیل قیافه زجر شیده ای که «فارل ویلیامز» به خودش گرفته معلوم نیست، ولی در هر صورت فارل دیگر «هپی» نیست.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



12. تا می خواهیم چند صباحی از «لیدی گاگا» تعریف کنیم او آرام نمی نشیند و یکی از آن استایل های عجیب و غریبش را رو می کند؛ این لباس او یکی از طرح های برند لاکچری «الکساندر مک کویین» است.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



13. «جنیفر لوپز» در حال ترک میامی پس از تعطیلات کریسمس؛ ظاهرا اصرار شدیدی هم داشته که کیفش حتما به طور کامل در عکس بیفتد. قابل توجه دوستانی که می گویند این خارجی ها اهل کلاس گذاشتن نیستند!

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



14. به نظر شما اگر «بروکلین بکهام» پسر دیوید و ویکتوریا نبود باز هم ممکن بود این عکس خسته اش بالای 300 هزار تا لایک بخورد؟!

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



15. «کریس رونالدو» بعد از خواب نیمروزی اش اینطور از خودش پذیرایی می کند.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



16. «کارا دلوینیه» در کنار «مونا لیزا» در حالی که به نظر می رسد به شدت تحت تأثیر قرار گرفته باشد!

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



17. «سوفیا ورگارا» و «جو مانگانلو» همچنان در فاز دو کبوتر عاشق قرار دارند و خوب امیدواریم برای مدتی طولانی در این فاز خود باقی بمانند.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



18. نگران نباشید! «دمی لواتو» در این عکس خون دماغ نشده است، فقط خواسته با این روش جلوی آبریزش بینی اش را بگیرد. قبول دارید که همه ما حداقل یک بار در زندگیمان این کار را کرده ایم؟

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



19. احتمالا «ایگی آزالیا» صبح در کمدش را باز کرده و بدون فکر کردن به ارتباط لباس هایی که می پوشد اولین چیزهایی که دم دستش بوده اند را پوشیده است.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



20. این که «الی گولدینگ» در یکی از فروشگاه های برندی همچون «گوچی» و بدون نگرانی در مورد قیمت چیزهایی که می خرد اینطور بی حوصله به نظر می رسد کمی تعجب برانگیز است.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



21. «کوین هارت» و «آیس کیوب» در میامی

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



22. «پیتبول» همه هوادارانش را نصیحت کرده و گفته «خودتان باشید»، هرچند این جمله توسط فرد خیلی معتبری گفته نشده ولی حرف درستی است.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



23. «نیک جوناس» با کتی فوق العاده شیک و مجلسی در ردیف اول شوی «تاپ من» در لندن جای گرفت.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



24. «دوناتلا ورساچه» عکسی از خودش همراه با «نیکی میناژ» را به اشتراک گذاشته است. این دو جزء رکوردداران جراحی زیبایی در هالیوود هستند، هرچند هیچ کدام را نمی توان جزء زیباترین زنان این دنیای پر زرق و برق قرار داد.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



25. گروه همیشه پر انرژی و سر حال «مارون فایو» دارند خودشان را برای تورهای سال جدید شروع می کنند.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



26. «آریانا گرانده» هم انگار از «مایلی سایرس» یاد گرفته که سر خودش را جای انواع کاراکترهای فیلم ها و کارتون ها و جک و جانورها بگذارد، ولی امیدواریم خیلی در این فاز خود باقی نماند.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



27. اگر از عینک «جی جی حدید» خوشتان آمده است باید بگوییم که این عینک متعلق به برند «ورساچه» می باشد.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



28. «نائومی کمپبل» در لباسی که به احتمال زیاد در طراحی آن از پوشش شترمرغ الهام گرفته شده است.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



29. «جاستین تیمبرلیک» سال جدید را با تجربه های جدید شروع کرده است.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



30. این هم یکی دیگر از عکس های دوست داشتنی «شکیرا» و «جرارد پیکه» با خنده هایی از ته دل

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



31. انگیزه «جسی جی» از پوشیدن این شلوار چندان قابل درک نیست، ولی این کتانی های جدید آدیداس این روزها حسابی مد شده اند.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



32. عکس های «جیسون استتهام» معمولا نیازی به توضیح ندارند، این عکس هم که دیگر اصلا هیچ نیازی به توضیح ندارد.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



33. عکسی از «اسکات ایستوود» با ویوی برج ایفل در دور دست ها

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



34. عکس «زین مالیک» روی جلد مجله «بیلبورد» نشان داد که او به تنهایی هم می تواند محبوبیت خود را حفظ کند.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



35. «ماریا شاراپووا» در تابستان استرالیا و زیر نور خوشایند آفتاب

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



36. «نینا دوبرو» که از هواداران پر و پا قرص گربه هاست برای این گربه کوچولو دنبال سرپرست می گردد.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



37. این روزها «میلا یوویچ» از فضای «رزیدنت اویل» خارج شده است و دیدن عکس هایش در حالت عادی حس خوبی به بیننده منتقل می کند.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



38. «ماریا کری» همچنان در جو کریسمس و سال نو قرار دارد و گفته عاشق صبح کریسمس است. با این همه کادویی که دور و برشان را گرفته احتمالا هر کس دیگری هم که بود به این روز علاقه مند می شد.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



39. «لئو مسی» مرد خانواده است و زیر عکسش نوشته بهترین زمان، زمانی است که در کنار خانواده می گذرد.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



40. «ونسا هاجنز» در اولین هفته سال نو از هوادارانش خواسته رویاهایشان را دنبال کنند و آنها را تبدیل به واقعیت کنند.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



41. «ارکان پتک کایا» در کنار خانواده فیلمی اش در سریالی که این روزها مشغول بازی در آن است.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



42. گذر سالیان هیچ چیزی از زیبایی طبیعی «نورگول یشیل چای» کم نکرده است.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



43. اثر هنری «نور فتاح اوغلو» و دوستش در یک شب برفی در استانبول

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



44. «مروه بول اوئور» و همسرش «مورات دالکیلیچ»، یکی از زوج های محبوب این روزهای ترکیه، که خوب البته تعداد کسانی که از روی حسادت از آنها نفرت دارند هم کم نیست.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)



45. «بوغرا گولسوی» شاهزاده نیست، سوار بر اسب سفید هم نیست، ولی خوب خیلی از هوادارانش با کمال میل حاضرند با وجود قهوه ای بودن اسبش هم او را بپذیرند.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (18)
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

چشم آبی هایی که ستاره نشدند!

یکی از کلیشه های سینمای ایران در چند دهه بعد از انقلاب این بوده که بازیگرانی که با چشم های رنگی و سر و شکل فرنگی، راحت تر راهشان را به دنیای سینما باز می کنند.
هفته نامه چلچراغ - امین آرام: یکی از کلیشه های سینمای ایران در چند دهه بعد از انقلاب این بوده که بازیگرانی که با چشم های رنگی و سر و شکل فرنگی، راحت تر راهشان را به دنیای سینما باز می کنند.

با تمام شدن دوران فیلم های اکشن و درام های مواد مخدری، قهرمان سینما عوض شد و مردان نخراشیده ای با توانایی های رزمی و قیافه های پرهیبت جایشان را به جوانانی با چشمان رنگی و چهره رمانتیک دادند. اگر زمانی جمشید هاشم پور و فرامرز قریبیان یکه تاز گیشه بودند، حالا محمدرضا گلزار و بهرام رادان به سوپراستارهای سینما تبدیل شده بودند. دیگر کسی دنبال جذبه و هیبت و حرکات رزمی نبود، همه می خواستند قهرمانی را بر پرده ببینند که صدای خوبی دارد و بلد است روی گیتار پرزرق و برقش چهار تا آکورد سر هم کند. شمایل های رمانتیکی که به موقع می توانستند بغض کنند و از دوری معشوق زیر گریه بزنند.

چشم آبی هایی که ستاره نشدند!

با شروع عصر اصلاحات و آزادی نسبی فضای سینما، فیلم ها به سرعت به سمت قصه های ناگفته و ماجراهای رمانتیک رفتند. فیلم های دختر و پسری سکه بازار شدند و همه تهیه کننده ها در به در دنبال فیلمنامه «عشقی» می گشتند. طبیعتا قهرمان چنین فیلم هایی هم پسران و دختران آراسته ای بودند که به طرز عجیبی چشم های اکثرشان رنگی بود! کم کم این باور که چشم آبی ها ستاره های پرطرفدارتری هستند، چنان مقبولیت یافت که به یک کلیشه قطعی در سینمای ایران تبدیل شد. تا حدی که هر کس چشمش رنگی بود، سودای ستاره شدن به سرش می زد و کلاس های بازیگری پر شدند از جوانان چشم آبی.

تا این جای کار اشکالی وجود نداشت. موج جدیدی به راه افتاده بود و طبیعتا کسانی هم خواسته یا ناخواسته روی این موج سوار شده بودند؛ حالا یا به مقصد می رسیدند یا در دریا سرگردان می ماندند و آخرش هم امیدشان را قطع می کردند. اما نکته این جا بود که مد سینمای ایران به سرعت عوض شد و جز چند مورد، سایر چشم رنگی ها یا کنار گذاشته شدند یا جایشان را به چهره های خشن تر و پرهیاهوتری مثل حامد بهداد و شهاب حسینی و صابر ابر دادند که اتفاقا در اواخر دهه 1370 و اوایل دهه 80، یعنی سال های شکل گیری جریان جدید سینمای اصلاحات، بازیگرانی حاشیه ای بودند و کم کم به جایگاه اصلی رسیدند.

نکته جالب این جاست که کلیشه «چشم رنگی ها ستاره می شوند» هم چنان در سینمای ایران طرفدار دارد و هنوز کلاس های بازیگری پر هستند از جوان هایی که صرفا به خاطر چشمان رنگی شان سودای ستاره شدن را در سر دارند. گاهی هم خانواده ها و اطرافیان این باور را در ذهن جوان هایشان می کارند که چون چشمشان رنگی است، باید شانسشان را امتحان کنند و برای ستاره شدن در سینما خیز بردارند. اما آیا همه چشم رنگی ها ستاره شده اند؟

رنگین کمانی با سه رنگ

چشم رنگی های سینما سه دسته اند: یا ستاره اند (بهرام رادان، گلزار و...)، یا ستاره نیستند (امین زندگانی، حسام نواب صفوی، پژمان بازغی، سام درخشانی، شراره رخام، فقیه سلطانی، حدیث فولادوند، مرجان محتشم و...)، یا بازیگرند (پارسا پیروزفر، بابک حمیدیان، شهرام حقیقت دوست، مصطفی زمانی، مهتاب کرامتی، رویا نونهالی و...).

چشم آبی هایی که ستاره نشدند!

دسته اول کسانی اند که در سال ها رواج فیلم های دختر و پسری توانستند جایگاهشان را در نقش های محوری فیلم ها تثبیت کنند و تا سال ها بعد در همان نقطه بمانند یا پیش بروند. دسته دوم بازیگرانی هستند که گرچه در مواردی نقش اصلی هم گرفته اند و تجربه بازی در قالب شخصیت های رمانتیک و جذاب را هم دارند، ولی هرگز ستاره نشدند یا مثل حسام نواب صفوی در حاشیه ماندند و به نقش های فرعی اکتفا کردند. این چهره ها کسانی هستند که شاید در سطحی دیگر (مثلا در سریال های تلویزیونی یا ویدیویی) بسیار موفق باشند و طرفداران زیادی داشته باشند، اما در سینما با وجود حضور طولانی مدتشان اغلب در گرفتن نقش های اصلی ناموفق بوده اند.

دسته سوم هم کسانی هستند که اصلا سودایی برای ستاره شدن ندارند و ترجیح می دهند بازیگر بمانند و اعتبارشان را به عنوان گزینه بازی در نقش های سخت و چندوجهی بالا ببرند. مثلا بابک حمیدیان گزینه اصلی کارگردان های سینمای ایران برای بازی در نقش های دیوانه وار و دشوار است (نمونه اش «هیس دخترها فریاد نمی زنند») و شهرام حقیقت دوست و پارسا پیروزفر با رد پیشنهادهای تجاری و گیشه ای، همه وقتشان را صرف بازی در تئاتر می کنند. برای این بازیگران باید حساب جداگانه ای باز کرد و فارغ از مفهوم ستاره به کارنامه آن ها پرداخت.

اصولا دسته بندی بازیگران به گروه های مختلف کار مشکلی است و هر تعریفی ممکن است محل مناقشه باشد. اما به هر حال در یک دسته بندی کلی می توان بازیگران چشم رنگی سینما را در سه گروه ستاره، غیرستاره و بازیگر طبقه بندی کرد.

ستاره های رنگارنگ

این که بهرام رادان پس از شور عشق (نادر مقدس) چه مسیری را طی کرد، بحث بسیاری از مطالعات سینمایی بوده، اما نکته مهم در بررسی کارنامه او این است که هر دو وجه ستاره بودن و بازیگر بودن را لااقل تا مدتی در انتخاب هایش رعایت کرده است. او که ویژگی های یک ستاره را دارد، گاهی با بازی در نقش های دشوارتر و جدی تر سعی می کند قابلیت های جدی اش در بازیگری را یادآوری کند، اما به هر حال شمایل سینمایی اش بیشتر تحت تاثیر نقش های سانتی مانتال مثل «آواز قو» (سعید اسدی) و «یکی از ما دو نفر» (تهمینه میلانی) است.

چشم آبی هایی که ستاره نشدند!

درباره گلزار شرایط کمی فرق می کند، چون او جز یکی دو استثنا مثل «بوتیک» (حمید نعمت الله) همواره ستاره بوده و سودایی هم جز بازی در نقش های تجاری نداشته است. جایگاه گلزار در این سال ها بارها مورد نقد و حتی نکوهش قرار گرفته است. اما ناموفق بودن سایر مدعیان چشم رنگی در رسیدن به جایگاه سوپراستاری، نشان می دهد که ستاره شدن در این سینما چندان هم کار راحتی نیست و باید به توانایی های گلزار احترام گذاشت.

مرور نام های دیگر، نشان می دهد که چهره های فراوانی در چند قدمی جایگاه گلزار و رادان از حرکت باز ایستاده اند و به موقعیت هایی متوسط قناعت کرده اند.

طبقه وسط

پژمان بازغی کارش را با نقش آفرینی در کنار ابوالفضل پورعرب در فیلم «جوانی» (مجید قاری زاده) شروع کرد و خیلی زود تبدیل شد به گزینه اصلی نقش های مکمل در فیلم های رمانتیک و ملودرام های تجاری. خیلی ها از همان ابتدا تصور می کردند بازغی پتانسیل تبدیل شدن به «جوان اول» سینما را داشته باشد، اما او در ادامه انتخاب های دیگری کرد و به مسیری متفاوت رفت. سام درخشانی هم کم و بیش همین موقعیت را دارد، با این تفاوت که او در تلویزیون بازیگر موفقی است و هواداران زیادی دارد، اما در سینما هرگز فرصت مناسبی در اختیارش قرار نگرفته که بتواند قابلیت هایش را آشکار کند.

چشم آبی هایی که ستاره نشدند!

در میان خانم های بازیگر هم چهره هایی مثل فقیهه سلطانی در دوران اصلاحات گزینه خیلی از فیلم سازان سینمای بدنه بودند، اما به مرور جایگاهشان را از دست دادند و به حاشیه رانده شدند. مرجان محتشم و حدیث فولادوند در اوایل دهه 1380 تا گرفتن نقش اصلی هم پیش رفتند، اما خیلی زود به نقش های مکمل رانده شدند تا ثابت شود چشم رنگی سرمایه کافی برای ستاره شدن نیست. البته همین مرجان محتشم در سریال «پس از باران» یکی از بازی های به یادماندنی اش را ارائه داد، ولی ظاهرا فضای سینما برای بروز استعدادهایش مساعد نبود.

برای خیلی از این چهره ها، چشم رنگی بودن نه تنها فایده ای نداشت، بلکه به نوعی مانع پیشرفتشان هم بود. در اواسط دهه 80 و به خصوص آخرین سال های این دهه، این که یک بازیگر چشمان رنگی داشته باشد، بیشتر به عنوان نوعی اتهام و نقطه منفی مطرح می شد و به طرز عجیبی مترادف این نکته بود که بازیگر مربوط توانایی خاصی ندارد و فقط به خاطر چشم های رنگی اش به سینما آمده است. در گفت و گوهای بسیاری از بازیگران آن سال ها، این گلایه تکرار می شد که چشم رنگی ها بدون آن که ویژگی و استعداد خاصی داشته باشند، جای آن هار گرفته اند و فرصت بازی در نقش های سینمایی به آن ها نمی رسد. از این جهت باید برای مرور کارنامه بازیگرانی مثل حسین یاری، این نکته را در نظر گرفت که شروع مسیرشان سال ها پیش از مدشدن چشم رنگی در سینمای ایران بود.

سنگ سنگین

برای خیلی از بازیگران جدی و مهم سینمای ایران، هیچ وقت ستاره شدن مهم نبوده و سودای آن ها از ابتدا بازی در نقش های سنگین و جدی بوده است. بابک حمیدیان تعریف می کند که وقتی کارش را شروع کرده، یک روز رضا کیانیان به او گفته تو هیچ شانسی برای ستاره شدن نداری و بهتر است انرژی ات را روی ارائه بازی خوب بگذاری. حمیدیان که جزو بازیگران سختکوش تئاتر مدرن آن دوران بود، می گوید با شنیدن این حرف حس کرده کیانیان آب پاکی را روی دستش ریخته و خیالش را از دغدغه ستاره شدن راحت کرده است. حالا که سال ها از آن گفت و گو گذشته، حمیدیان معتقد است حرف کیانیان کمک زیادی به مسیریابی او در سینما کرده است.

چشم آبی هایی که ستاره نشدند!

پارسا پیروزفر هم جزو چهره هایی است که کارش را در سینما با نقش هایی رمانتیک شروع کرد، اما خیلی زود چه در سینما و چه در تلویزیون به فیلم ها و سریال های جدی رسید. بازی او در «مهمان مامان» (داریوش مهرجویی) در نقش یک معتاد خوش قلب و خانواده دوست یکی از مهم ترین نقاط عطف کارنامه حرفه ای اش بود و سپس در سریال «در چشم باد» (مسعود جعفری جوزانی) هم توانست نقش جوان اول را بدون متوسل شدن کلیشه های سینمای تجاری ایفا کند و تصویری جذاب از خودش به جا بگذارد که ضمنا جدی هم بود. ویژگی بازیگرانی مثل او این است که تلفیق متوازنی از جلوه ها ستاره وار و مایه های جدی و تکنیک های بازیگری ارائه می دهند که باعث می شود هم وزن و اعتبارشان را داشته باشند و هم در گیشه موفق ظاهر شوند.

همین نکته را درباره مصطفی زمانی هم می توان گفت که این اواخر نشان داده در انتخاب نقش با دقت و سخت گیری بیشتری عمل می کند، اما هم چنان این قابلیت را دارد که در نقشی رمانتیک و پرجاذبه مثل نقشش در سریال «شهرزاد» توجه مخاطبان عام را جلب کند و خوش بدرخشد.

به نظر می رسد عاملی که مسیر بازیگران را تغییر می دهد و جایگاهشان را در سینما مشخص می کند، تشخیص و تجربه خودشان و میزان هوش و سخت گیری شان در انتخاب نقش است. خیلی از بازیگرانی که اکنون صاحب اعتبار و جایگاه ماندگار هستند، زمانی شانسشان را برای ستاره شدن امتحان کرده بودند و حتی در یک یا چند فیلم نقش ستاره پرزرق و برق فیلم را بر عهده گرفته بودند.

چشم آبی هایی که ستاره نشدند!

این که یک بازیگر جوان از بازی در نقش خواننده گیتار به دست شروع کند و بعد به نقش اصلی یک فیلم مهم و جدی برسد، نه به شانس ربطی دارد و نه به رنگ چشم هایش. بلکه حاصل شناخت و هوش و تجربه است؛ فاکتورهای مهمی که مسیر و هدف را مشخص می کنند و میزان موفقیت هر بازیگر در سینما را به تصویر می کشند.
  • reza reza