تی تاپ

تی تاپ

تی تاپ

تی تاپ

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

«بیرانوند» گرد و خاک به پا کرد

دروازه بان نفت تهران به شدت از بابت بدقولی مسوولان تیمش شاکی است و امروز در این باشگاه گرد و خاک به پا کرد.
ورزش سه: دروازه بان نفت تهران به شدت از بابت بدقولی مسوولان تیمش شاکی است و امروز در این باشگاه گرد و خاک به پا کرد.

علیرضا بیرانوند که این روزها به دنبال حضور در پرسپولیس است بعد از سنگ اندازی مسوولان نفت، بنای ناسازگاری گذاشته و در جدیدترین اقدام امروز در حالی برای گرفتن مطالباتش در این باشگاه حضور یافت که مذاکرات طرفین در نهایت منجر به جدالی لفظی شد.

بیرانوند در حالی که علیرضا منصوریان و مدیران نفت را پیش روی خود می دید اعلام کرد یا رضایتنامه او را برای حضور در پرسپولیس صادر کنند یا اینکه برای ادامه همکاری مبلغ توافق شده قراردادش را واریز کنند. درخواستی که در نهایت منجر به جدالی لفظی شد و...

نفت تهران فردا برای برگزاری اردوی ترکیه، ایران را ترک می کند و باید دید بیرانوند در این سفر شاگردان علیرضا منصوریان را همراهی خواهد کرد یا خیر.
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

رویای آل سعود درباره ایران و نقش جیبوتی!

رسانه‌های سعودی که برای خارج کردن رژیم آل سعود از تنگنا و بحران شدید داخلی و خارجی به سبب سیاست‌های ویرانگر و ماجراجویانه و جنایات هولناک علیه مسلمانان بی‌گناه که آخرین مورد آن اعدام شیخ نمر بود، از رویای خود درباره ایران می‌گویند.
خبرگزاری تسنیم: رسانه‌های سعودی که برای خارج کردن رژیم آل سعود از تنگنا و بحران شدید داخلی و خارجی به سبب سیاست‌های ویرانگر و ماجراجویانه و جنایات هولناک علیه مسلمانان بی‌گناه که آخرین مورد آن اعدام شیخ نمر بود، از رویای خود درباره ایران می‌گویند.

رژیم جنایتکار آل سعود که دوازدهم دی ماه با وجود هشدارهای مجامع حقوق بشری و اعتراضات گسترده مردمی در شرق عربستان و مناطق مختلف جهان اسلام درباره پیامدهای هولناک اعدام شیخ نمرباقر النمر روحانی برجسته شیعی به جرم بیان حق و درخواست برای مساوات و برابری در حقوق شهروندی در مناطق شیعه‌نشین، دست به این جنایت وحشیانه زده و شهید نمر را به طرز وحشیانه‌ای به شهادت رساند، با موج گسترده محکومیت و انتقاد در سطح جهان روبرو شد و از آن روز تاکنون تقریبا هیچ روزی نیست که شاهد تظاهرات و اعتراض و انتقادها از این رژیم ضد بشری در سطح منطقه و جهان نباشیم، این موج گسترده خشم از آل سعود، رژیم حاکم بر عربستان را سردرگم و آشفته کرد به طوری که از حادثه مشکوک حمله عده معدودی به سفارتخانه و کنسولگری‌اش در ایران بهره‌برداری کرده و برای منحرف کردن نگاه‌های جهانیان و در اقدامی فریبکارانه از قطع روابط دیپلماتیک و تجاری‌اش با ایران خبر داد، البته ایران هیچ رابطه تجاری با عربستان ندارد و تنها مسئله در روابط با این کشور هم بحث حج است و تهران هیچ رابطه‌ای در زمینه تجاری و اقتصادی با ریاض ندارد.

رژیم عربستان که خود را در تنگنا و ورطه شدید می‌بیند، کشورهای عربی ضعیف و وابسته از نظر اقتصادی به خود را به شدت تحت فشار گذاشت و از آنها خواسته همگام با این رژیم، روابط خود را با ایران قطع کنند و سفرایشان را فرا بخوانند و متقابلا سفرای ایران را هم وادار به خروج از خاک خود کنند، تنها تعداد اندکی از این کشورها همچون جیبوتی، سومالی، سودان، بحرین و کومور سفرای خود را از ایران فرا خوانده و یا روابط خود را قطع کردند،  البته نیازی به توضیح درباره وزن سیاسی و جایگاه کشورهایی چون جیبوتی و کومور و سومالی در معادلات منطقه‌ای نیست،‌چرا که این کشورها به شدت به دلارهای نفتی آل سعود محتاج هستند و بدون وام‌های بلاعوض آل سعود قادر به حیات خود نیستند.

در این میان کشورهایی چون امارات، قطر و کویت با وجود فشارهای رژیم سعودی حاضر نشدند روابط خود را با ایران قطع کنند و برای کاستن از خشم پدرخوانده اعراب، صرفا به کاهش سطح نمایندگی خود در ایران دست زدند، سلطان‌نشین عمان که کاملا خود را از سیاست‌های ویرانگر و ماجراجویانه آل سعود دور نگه داشته و هرگز با این رژیم همراهی نکرده است، در سناریوی جدید آل سعود هم همانند گذشته، با قدرت استقلال خود را به نمایش گذاشت و همانند سودان و چند کشور ضعیف عربی، استقلال خود را به حراج نگذاشت.

اعلام قطع روابط از سوی سومالی، جیبوتی و رژیم آل خلیفه در بحرین و فراخوانده شدن سفرای کشورهایی همچون کومور، کویت، قطر و امارات، رسانه‌های سعودی را هیجان زده کرده و آنها تیترهایی را انتخاب کرده‌اند که بیش از آنکه واقعی باشد، بیشتر بیانگر رویای آل سعود باشد که البته به خواب‌های پریشان شبیه است تا رویای صادقه.

"انزوای بین المللی، سیاستمداران ایران را برآشفت" این تیتر مضحک روزنامه الوطن یکی از رسانه‌های وابسته به دربار سعودی است که این رسانه اقدام سومالی در قطع روابط و اقدام کومور در فراخواندن سفیرش از تهران را به مثابه آنچه این رسانه ادعا کرده یعنی انزوای بین المللی ایران قلمداد کرده است.
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

کارگردان معروف طنز در تور GEM TV افتاد

انتشار تصویری از مهدی مظلومی در کنار یکی از بازیگران مهاجرت کرده ایرانی در فضای مجازی شایعه خروج مجدد او را از کشور با هدف همکاری با شبکه‌های ماهواره‌ای تائید کرد.
بانی فیلم: انتشار تصویری از مهدی مظلومی در کنار یکی از بازیگران مهاجرت کرده ایرانی در فضای مجازی شایعه خروج مجدد او را از کشور با هدف همکاری با شبکه‌های ماهواره‌ای تائید کرد.

 کارگردان سریال‌های «بدون شرح»، «کمربندها را ببندیم» و «بانکی‌ها» به تازگی تصویری از خود سر صحنه پروژه‌ای نامشخص در صفحه شخصی‌اش در فیس بوک منتشر کرده است. در این عکس مهدی مظلومی در کنار ریل تراولینگ در کنار بازیگری دیده می‌شود که بی شک چکامه چمن ماه است. حالا مشخص نیست که این سریال همان مجموعه‌ای است که با نام «آبی عشق» وعده پخش بزودی آن از شبکه Gem در ماه‌های اخیر داده می‌شود یا این شبکه در حال ساخت مجموعه‌ای جدید است.

کارگردان معروف طنز در تور GEM TV افتاد

دو- سه ماه پیش که خبر پخش قریب الوقوع سریالی به کارگردانی مهدی مظلومی با حضور چهره‌های ناشناس ایرانی و زنانی که بدون حجاب در آن ظاهر شده بودند، در فضای مجازی پیچید، مظلومی واکنش عجیبی نسبت به آن نشان داد. این کارگردان با رد گزینه همکاری خود با گردانندگان شبکه ماهواره‌ای فارسی زبان Gem، در گفت‌وگویی اعلام کرد که سریال مذکور را برای این شبکه نساخته است و حتماً تهیه‌کنندگانش آن را در اختیار این شبکه قرار داده‌اند!

حالا با این تصویری که مظلومی از خود در فضای مجازی منتشر کرده، شایعات مربوط به سفر مجدد خود به خارج از کشور با هدف کارگردانی سریالی دیگر را برای شبکه Gem تأئید کرده است. به ویژه آنکه چکامه چمن ماه از بازیگران مهاجرت کرده با آی دی خود این تصویر را لایک کرده است!

مظلومی به واسطه حاشیه‌های منفی که مانع و سد راه پخش آخرین سریال او «سیگنال موجود است» از تلویزیون شدند، از مدیران این رسانه به شدت گله‌مند بود. او در گفت‌وگویی که چندی پیش در همین باره با بانی‌فیلم داشت، مدیران شبکه سه را متهم کرد که به دلیل آنکه وجوه نادرست عملکرد خود را در قالب رفتارهای کاراکترهای این سریال دیده‌اند، از پخش آن جلوگیری کرده‌اند.

این در حالی است که تماس‌های ما برای گفت‌وگو با مظلومی درباره اطلاع از کم و کیف این قضیه ناموفق ماند.

انتشار تصاویری دیگر از اسکویی

منتشر شدن خبر مهاجرت رابعه اسکویی به خارج از کشور در بانی‌فیلم که برگی دیگر از همکاری هنرمندان داخلی را با شبکه‌های ماهواره‌ای به این پرونده افزود، بازتاب‌های گسترده‌ای در مطبوعات و رسانه‌ها داشت. خبری که انتشار تصاویری بدون حجاب از این بازیگر مهر تأئیدی بر آن بود. در همین زمینه، دیروز نیز تصویری بدون حجاب از اسکویی در فضای مجازی منتشر تا احتمال خروج او را از کشور با هدف بازی در سریال‌های Gem قوت ببخشد. خبری که تاکنون واکنشی از سوی این بازیگر نداشته است.
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

معصومی نژاد: رُرررم را یواش تر می گویم!

خبرنگار واحد مرکزی خبر در ایتالیا، در گپی با ما توضیح داده که در 26 سال گذشته چه سختی هایی کشیده. او که ستاره این روزهای فضای مجازی است، با بزرگ منشی به جوک هایی هم که برایش ساخته اند واکنش نشان داده.
هفته نامه تماشاگران امروز: خبرنگار واحد مرکزی خبر در ایتالیا، در گپی با ما توضیح داده که در 26 سال گذشته چه سختی هایی کشیده. او که ستاره این روزهای فضای مجازی است، با بزرگ منشی به جوک هایی هم که برایش ساخته اند واکنش نشان داده.

صدایش پشت تلفن پرهیجان تر از آن است که بارها از تلویزیون شنیده ایم. لحن کلامش هم به خشکی آن چیزی که سال هاست در تلویزیون می بینیم، نیست. بگو بخند می کند، صمیمی است و وقتی به ایتالیایی صحبت می کند، سرعت کلامش تندتر می شود.

او مشهورترین و خاص ترین ایرانی اروپا برای ما ایرانی هاست. سال هاست نوع «رم» گفتنش را سوژه کرده ایم و گزارش های یکنفره و ویژه اش را تحسین کرده ایم. کسی که از پشت میز، متن نمی خواند، تصاویر آرشیوی شبکه های خارجی را مونتاژ نمی کند که به عنوان گزارش تولیدی (!) برایمان بفرستد. خودش در متن اتفاقات حضور دارد و یکنفره همه کارها را پیش می برد.

حمید معصومی نژاد: اگر مشکلی هست رُرررم را یواش تر می گویم

او کسی نیست جز «حمید معصومی نژاد»ی که رم به ته فامیلش پیوند عجیبی خورده. صحبت کردن با او، حتی اگر یک ربع وقت داشته باشد، هیجان انگیز است؛ به خصوص وقتی که تلفن را قطع کنید و متوجه شوید به دلیل همان صمیمیت، نیم ساعتی گپ زده اید و گذر زمان را متوجه نشده اید.

معصومی نژاد در جای جای این نیم ساعت، مدام تاکید می کند اهل «مصاحبه» نیست و برای رعایت اصول اخلاقی و اینکه دوستانش در ایران از او دلخور نشوند – که چرا با آنها حرف نزده – دوست ندارد این گپ و گفت به شکل مصاحبه باشد. ما هم به حرف های گفته و ناگفته او، اخلاقا احترام گذاشتیم و نتیجه این متنی شد که می خوانید.

26 سال قبل، می خواست برای ادامه تحصیل برود آمریکا ولی چون فقط ایتالیا ویزای تحصیلی می داد، سر از رم درآورد و پاگیر همین پایتخت ایتالیایی شد. ابتدا کارمند «هما» شد، پزشکی می خواند ولی وقتی طعم شیرین خبرنگار زیر زبانش رفت، استعفا کرد، تحصیلاتش را به خبرنگاری تغییر داد و تمام وقتش را گذاشت برای همین کار.

البته کارهای فرهنگی و اجتماعی انجام می دهد که همه اش به حوزه فعالیت خبرنگاری ارتباط دارد: «دوتا کتاب در ایتالیا نوشته ام یکی به نام «ایران، گنجینه های پارسی»، و دیگری هم «ایران: سفر به کشوری میان شرق و غرب» است که برای آشنایی ایتالیایی هایی که می خواهند به ایران سفر کنند، موثر است.»

اقامت دائم ایتالیا دارد ولی پاسپورت ایرانی اش همیشه همراهش است. تابستان همین امسال به ایران آمده، البته همراه با خانواده: «بچه هایم 10 سالی می شد که ایران را ندیده بودند، آمدیم و یک سری هم به صدا و سیما زدم. همان موقع سردبیر خبر 20:30 بی مقدمه در حیاط گفتگویی را با من شروع کرد و پخش هم شد.»

«امیدوارم اتفاقی در ایتالیا بیفتد تا صدای معصومی نژاد را بشنویم»؛ این جمله را خیلی دوست دارد و البته حرف هایی را که درباره اش می زنند، دنبال می کند: «من هر روز در فضای مجازی هستم و در خیلی از گروه ها عضوم. وقتی طنزی می گذارند، شوخی می کنند، می بینم ولی نمی خواهم حساسیتی ایجاد شود و کلا از این شوخی ها ناراحت نمی شوم.» و خودش سر شوخی را باز می کند: «هیچ وقت فکر نکرده بودم که این رم گفتن من ایرادی دارد ولی اگر مشکلی هست، آرام تر بیان می کنم... باور کنید فکر نمی کردم اینقدر سوژه شود!»

همیشه دوربین همراهش است. یک دوربین قدیمی و یک میکروفون. برای همین هر جایی که می رود و اتفاقی که می بیند، درجا روشن می کند و تصویر می گیرد و به این وضع «تنها» کارت کردن عادت کرده: «شاید بیست سال پیش که این روش را شروع کردم، در دنیا اولین بودم. اینکه مثلا در یک استادیوم یا در یک تظاهرات بین هزاران نفر بایستید و یک سه پایه ارزان قیمت چینی را جلوی شان بگذارید و رویش دوربین باشد. کار سختی است. من دیگر عادت کرده اما اینگونه کار کردن مشکلاتی دارد. فیلم های پشت صحنه گزارش های من هستند که نشان می دهند خیلی ها از پشت سر شکلک درمی آورند یا ممکن است بین کسانی که در کادر دیده می شوند و از جلوی دوربین رد می شوند، کسانی باشند که پوشش مناسبی نداشته باشند؛ بنابراین تنهایی کار کردن مشکلاتی دارد اما من دیگر عادت کرده ام.»

ولی گویا این موضوع، تازه برای مردم جالب شده و خبرنگاران دیگری هم چنین روشی دارند: «اصطلاحا به این جنس کار کردن می گویند خبرنگار کوله پشتی. یعنی همه چیز روی دوش خبرنگار است. مثل خبرنگاران منطقه جنگی دست تنها هستند. حالا که من گزارش های داخل شهر را هم به همین روش می گیرم به من هم می گویند خبرنگار کوله پشتی. حتی شنیده ام در دانشگاه خبر صدا و سیما شیوه کاری من را به عنوان الگوی خبرنگاری کوله پشتی معرفی می کنند و مثال می زنند. بعضی دوستان خبرنگار هم گاهی گلایه های دوستانه می کنند و می گویند از ما می خواهند مثل شما باشیم. چه کار کنیم؟»

معصومی نژاد حتی موقع صحبت کردن دارد کار انجام می دهد و دنبال سوژه می دود: «صدها نفر به من گفته اند بیشتر از اینکه خبرنگاران ایتالیایی از ایتالیا خبر بدهند، من ازت ایتالیا خبر می دهم چون من واقعا همه اتفاقات را پوشش می دهم و همیشه هم در آن نقاط حضور دارم. علاوه بر گزارش های تلویزیون و رادیو که بیشتر مردم می شنوند، گزارش هایی به زبان ایتالیایی برای رادیوی ایتالیای جمهوری اسلامی ایران می فرستم.»

دلش نمی خواهد درباره دستگیری های هفتگی پلیس ایتالیا حرف بزند و اینها را حاشیه هایی بی حاصل می داند که در کارش خللی ایجاد نمی کنند ولی با همه این مشکلات، تلاش می کند گزارش هایش افت نکنند: «برای من مهمترین نکته این است که گزارش هایم متنوع باشند و باعث خستگی مردم نشوند. معتقدم باید در گزارش، رنگ ها و صحنه های زیبا باشد. گزارش ها کوتاه و متنوع باشند چون نظرم این است که مردم را نباید خسته کرد و عشق به کار در من آنقدر هست که به پولش فکر نکنم و مقایسه نکنم که بعد از این همه سال چقدر درآمد دارم.»

وقت خداحافظی یادش می افتد که این نکته را بگوید تا ایرانی های تلگرام باز بدانند: «در تلگرام کانالی ندارم. شنیده ام کسی به نام من کانالی ساخته که برای من نیست.»
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

ردپای 5 ایرانی در ماجرای آزارجنسیِ کُلن

رئیس پلیس کلن به دنبال جنجال تعرض‌های جنسی در شب سال نو در کلن از کار خود برکنار شده است. همزمان اعلام شده که در میان کسانی که به اتهام دست داشتن در این تعرض‌ها بازداشت شده‌اند ۱۸ پناهجو حضور دارند که پنج نفر آنان ایرانی هستند.
فرارو: رئیس پلیس کلن به دنبال جنجال تعرض‌های جنسی در شب سال نو در کلن از کار خود برکنار شده است.

بی بی سی نوشت: همزمان اعلام شده که در میان کسانی که به اتهام دست داشتن در این تعرض‌ها بازداشت شده‌اند ۱۸ پناهجو حضور دارند که پنج نفر آنان ایرانی هستند.

وزیر کشور آلمان گفته بازنشستگی پیش از موعد رئیس پلیس کلن برای بازگشت اعتماد عمومی ضروری بوده است.

مساله تعرض‌های جنسی در شب سال نو به انتقادهای تندی از پلیس کلن منجر شده است.

گزارش شد که هفته پیش و شب سال نو جمعیتی متشکل از حدودا هزار مرد در مقابل ایستگاه مرکزی کلن جمع شدند و آتش بازی کردند. بسیاری از آنها مست بودند و رفتاری پرخاشگرانه داشتند.

پلیس در نایت محل را به دلیل خطری که مواد آتش بازی و ترقه متوجه ایمنی عمومی می کرد تخلیه کرد. اما گروه‌هایی از جوانان به زودی به آنجا بازگشتند و ظرف چند ساعت ده‌ها مورد تعرض انجام دادند که ظاهرا با واکنش کمی از سوی مقام‌های محلی روبرو شد.

دو زن در کلن به پلیس گزارش دادند که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند و بسیاری از آنها از جمله داوطلبان پلیس زن دستمالی شدند.

رئیس پلیس کلن گفته برکناری‌اش برایش قابل درک است.

۳۱ نفر به اتهام شرکت در این تعرض‌ها بازداشت شده‌اند که ۱۸ نفر از آنان پناهجو هستند. در میان آنها نه مظنون اهل الجزایر، هشت نفر اهل مراکش، پنج نفر ایرانی و چهار نفر سوری هستند.
  • reza reza
  • ۰
  • ۰
خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی درگذشت

مرگ پلنگ سیاه، اشرف پهلوی

«آخرین‌باری که ایران را دیدم، اوت ١٩٧٨ بود. از کنفراس سازمان بهداشت جهانی در روسیه برگشته بودم و کشور را در اوج بی‌نظمی فزاینده دیدم. برادرم اصرار کرد که کشور را ترک کنم و من چنین کردم.
روزنامه شرق: «آخرین‌باری که ایران را دیدم، اوت ١٩٧٨ بود. از کنفراس سازمان بهداشت جهانی در روسیه برگشته بودم و کشور را در اوج بی‌نظمی فزاینده دیدم. برادرم اصرار کرد که کشور را ترک کنم و من چنین کردم. ژانویه ١٩٧٩ وقتی برادرم ایران را ترک گفت، در نومیدی او که در تبعید او را فراگرفته بود شریک شدم.

 در نومیدی مردی که زندگی‌اش ناگزیر با زندگی من هم درآمیخته بود و به‌ناچار در جست‌وجوی خانه و کاشانه جدیدی بود...»، اگرچه در یک روز متولد شدند و ظاهرا بنا بود سرنوشت دوقلوهای رضا‌خان به هم گره بخورد، اما برخلاف پیش‌بینی، اشرف ٣٥ سالی بیشتر از برادرش عمر کرد. منابع خبری محل مرگ او را مونته‌کارلو در موناکو اعلام کردند.

مرگ پلنگ سیاه

خواهر دوقلوی شاه پس از رفتن به آمریکا، در منزل خود در شماره ۲۹ بیکمن‌پلیس در منهتن، نیویورک‌سیتی و ویلایی در ژوان‌لوپن در نیس فرانسه اقامت داشت. این خانه را در سال ۲۰۱۴، با قیمتی بالغ بر ۴۹‌ میلیون دلار خریده بود که گفته می‌شود رکورددار گران‌ترینِ خانه‌ها در نیویورک، در منطقه جنوب پارک مرکزی بوده‌ است.

برخلاف سال‌هایی که ایران بود؛ از اشرف پهلوی در روزگار تبعید، تصاویر و اخبار زیادی منتشر نشده است. با توجه به اینکه در سال‌های کهن‌سالی به سر می‌برده؛ احتمالا فعالیت خاصی نداشته است. دو، سه عکسی هم که از او منتشر شده، یکی در کنار اردشیر زاهدی و دیگری در حال زاری در مراسم درگذشت ثریا اسفندیاری در سال ٢٠٠١ و آخرین عکس هم او را روی ویلچر در کنار سفره هفت‌سین نشان می‌دهد.

در کتاب‌های مختلفی که با موضوع خانواده یا دوران پهلوی نوشته شده، از اشرف پهلوی هم زیاد صحبت شده است، در خاطرات متفرقه چهره‌های سیاسی دربار پهلوی هم می‌توان نوشته‌هایی درباره او پیدا کرد، اما به‌طور مشخص سه کتاب به روایت زندگی او پرداخته‌اند؛ «این سه زن» نوشته مسعود بهنود، «چهره‌هایی در آینه» ترجمه هرمز عبداللهی که خاطرات دست‌نوشت خود اشرف پهلوی است و «اشرف پهلوی در حسرت آرزوهای برباد رفته» نوشته دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان.

پلنگ سیاه

بیش از خواهرش در سیاست فعال بود و سمت‌های اجرائی مختلفی داشت. احتمالا این به خصلتی در او باز می‌گشت که خودش تعبیر «دختر پسرنما» را درباره آن به کار برده بود: «از آنجا که به‌شدت به برادرم وابسته بودم و خود را با او یکی می‌دانستم، تصور می‌کنم به‌تدریج به چیزی تبدیل شدم که آمریکایی‌ها آن را دختر پسرنما می‌نامد».

یکی از عمده‌ترین اقدماتی که اشرف بدان دست زد، سلسله فعالیت‌های اجتماعی بود که در قالب آن به امور سیاسی، کسب درآمد و... برای خود می‌پرداخت. اشرف پس از ازدواج با احمد شفیق در ۱۳۲۲، بنیاد خدمات اجتماعی را راه‌اندازی کرد.

در اواخر ۱۳۲۶ سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، با ریاست محمدرضا و نیابت اشرف احداث شد. شورای‌عالی جمعیت زنان ایران نیز در اسفند ۱۳۲۷ به ریاست اشرف تشکیل شد.
 
مرگ پلنگ سیاه

او همچنین ریاست جمعیت زنان صلح‌جو، سازمان زنان، کمیسیون مقام زن وابسته به سازمان ‌ملل متحد، نیابت ریاست کمیسیون مبارزه با بی‌سوادی در ۱۳۴۲ و نیز ریاست کمیته ایرانی حقوق‌ بشر و ریاست هیأت نمایندگی سیاسی ایران در مجمع عمومی سازمان ‌ملل متحد از ۱۳۴۵ به بعد را بر عهده داشت و در پی دستیابی به مقام دبیر کلی سازمان ‌ملل نیز بود که بدان نائل نشد.

 او یکی از سه زنی است که از سال ۱۹۴۸ تاکنون، ریاست کمیسیون سالانه حقوق‌ بشر سازمان ملل متحد را بر عهده داشته است. وی از دانشگاه برندایس در سال ۱۹۷۰ دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد.

اشرف سومین دختر رضاخان بود. اولین دختر «همدم‌السلطنه» نام داشت و حاصل ازدواج رضاخان با زنی به نام «صفیه» بود. دومین دختر رضاخان، «شمس» از همسر دومش «تاج‌الملوک» بود که دو سال بزرگ‌تر از «اشرف» بود.

 اشرف در روز چهارم آبان ١٢٩٨ ه- ش چند ساعت پس از تولد محمدرضا پهلوی در خانه‌ای واقع در کوچه ضلع شمال شرقی میدان حسن‌آباد تهران به دنیا آمد.

عکسی از دوران کودکی او، محمدرضا و شمس در کنار پدرشان هست درحالی‌که محمدرضا روی زانوی پدر نشسته و شمس چسبیده به پدر ایستاده، اما اشرف با فاصله‌ای مشخص از خواهر و برادر و پدر، در گوشه‌ای از عکس ایستاده است.

خیلی‌ها این عکس را منطبق با شخصیت دوقلوهای رضاخان می‌دانند؛ محمدرضا در حمایت پدر رشد کرد، چون قرار بود جانشین او شود، اما اشرف نادیده گرفته می‌شد. شاید همین تفاوت‌ها بود که بعدها از محمدرضا شخصیتی متزلزل ساخت و اشرف را به زنی یاغی بدل کرد.

 حواشی و شایعات زندگی‌اش هم این را تأیید می‌کند. خودش در خاطراتش به این اشاره کرده که روزنامه‌نگاران فرانسوی به او لقب پلنگ سیاه داده بودند. «باید اعتراف کنم که تا اندازه‌ای از آن لقب خوشم می‌آید و از بعضی جهات اسم بامسمایی است.

 طبیعت من هم مانند پلنگ سرکش و یاغی و آکنده از اعتمادبه‌نفس است» در مدرسه زرتشتی‌ها تحصیل کرد. در دوران نوجوانی و بلوغ با مهرپور تیمورتاش، فرزند وزیر دربار رضاخان، روابطی داشت، اما پس از آنکه تیمور‌تاش به اتهام جاسوسی برای شوروی مطرود رضاخان شد، این رابطه پایان یافت.

از قاچاق تا قمار


اشرف پهلوی برخلاف خواهرش، شمس، شخصیت جنجالی خانواده پهلوی بود که همان زمان هم شایعات زیادی درباره‌اش وجود داشت. از اتهام قاچاق مواد مخدر، فساد مالی و قماربازی تا کلاهبرداری‌های هنگفت.

 در خاطرات اسدالله علم، وزیر دربار شاه آمده که ارتشبد فتح‌الله مین‌باشیان، در جلسه‌ای با وزیر دارایی پیشنهاد داده بوده که کمک مالی که به افسران ارتش می‌شده تا برای مداواهای خاص به خارج بروند، افزایش یابد و در بحث بر سر این قضیه گفته بود: «این کار اگر با هزینه‌های فسق‌وفجور والاحضرت اشرف (خواهرشاه) مقایسه شود مثل قطره‌ای در اقیانوس است». در سال ۱۹۶۰ اشرف پهلوی به اتهام قاچاق هروئین به ارزش دو ‌میلیون دلار در فرودگاه ژنو بازداشت شد.

 وی تا هنگام انقلاب که از ایران گریخت در داخل نیز به‌عنوان فروشنده مواد مخدر شهره بود.  اردشیر زاهدی گفته بود هویدا ۳۵۰‌ هزار دلار برای مخارج شخصی اشرف به او پرداخته است.

زاهدی می‌گفت اشرف می‌خواست یکی از معشوقان خود را به جلسات سازمان ‌ملل ببرد. به گفته زاهدی، این معشوق گفته بود برای چنین سفری ٣٠٠ ‌هزار دلار لازم دارد که هیأت دولت، با پرداخت آن موافقت کرد.

مرگ پلنگ سیاه

شوکراس به نقل از پرویز راجی، آورده است در هنگام انقلاب، شاه از خواهرش، اشرف، خواسته بود که کشور را ترک کند؛ چراکه او به نماد فساد و زیاده‌خواهی‌های خاندان پهلوی مبدل شده بود.

 دیوارها و کف اتاق‌های کاخ او که اخیرا نوسازی و تزئین شده بودند، کاملا جمع‌آوری و برده شد. قالی‌ها و تابلوها بسته‌بندی شده و به یکی از خانه‌های اشرف (شاید در ژوان له پن، شاید به خانه پسرش، شهرام در لندن، شاید به جزیره متعلق به او در سیشلز) منتقل شده بود.

سیا هم در گزارشی درباره فساد خاندان پهلوی می‌نویسد: «اخیرا رئیس یکی از بزرگ‌ترین بانک‌های ایران به یکی از مقامات سفارت گفته که چندی پیش، توجه شاه را به یکی از معاملات اشرف جلب کرده‌بود. گفته بود اگر جزئیات این معامله علنی شود، بازتاب منفی خواهد داشت».

شاه به این گزارش توجهی نکرد. رئیس بانک می‌گفت اگر کسی دیگر جز اشرف این کار را کرده بود، ١٠ سال حبس می‌کشید. پس از بازگشت اشرف پهلوی از سفر به آمریکا زنده‌یاد مرتضی احمدی ترانه‌ای در ذم او می‌خواند که باعث توقیف ترانه و بازداشت او و ترانه‌سرای کار می‌شود.

مرحوم مرتضی احمدی هم خاطره جالبی از اشرف پهلوی دارد. او گفته: «زمانی که اشرف پهلوی، دردانه دربار شاهنشاهی، از سفر امریکا به ایران بازگشت، در فرودگاه مهرآباد درحالی‌که پالتو پوست گران‌قیمتی به تن داشت و یک سگ را در آغوش گرفته بود پیاده شد و خبرنگاران عکاس «تمثال بی‌مثالش» را با‌‌ همان شکل و قیافه زینت‌بخش روزنامه‌ها کردند. به‌خصوص روزنامه «مرد امروز» آن را با نیش قلم و با عنوان «ملکه پاکی وارد شد» منتشر کرد و خشم ملت را درباره این زن‌ دارودسته‌چی برانگیخت.

پرویز خطیبی که از مخالفان شدید دربار و حاکمیت وقت بود در همین زمینه با استفاده از ملودی ترانه «دست ننم درد نکنه با این عروس آوردنش» (استاد جواد بدیع‌زاده) ترانه «آی خانوم» را در لفافه سرود و من آن را خواندم که‌‌ همان شب توقیف شد، من و پرویز دستگیر و به شهربانی کل کشور اعزام شدیم؛ پس از ضرب‌وشتم و نثار کلماتی توهین‌آمیز و یک شب بی‌خوابی و دریافت تعهد از ما دو نفر، ساعت ١٠ صبح روز بعد آزاد شدیم که متأسفانه اصل ترانه مورد بحث به دست نیامد و در آثار ترانه‌سرا هم مشاهده نشد. فقط پایان هر بند در خاطرم به‌جا مانده: چادرتو بنداز رو سرت/ آهای خانوم خاک تو سرت».

اشرف و محمد مصدق

به‌دنبال تخلفات پرشمار مالی و دخالت‌های اشرف پهلوی، دکتر محمد مصدق در دوران قدرت‌گرفتن خود، اشرف را به اروپا تبعید و ارز مورد نیاز وی را قطع کرد که این موضوع، لطمه بزرگی برای وی بود.

اشرف برای اولین‌بار مجبور شد تا برای تأمین مخارج روزمره، بخشی از دارایی‌هایش را بفروشد. او تنها از محل فروش لباس‌ها و عتیقه‌جات همراه خود ٣٠‌ میلیون فرانک به دست آورد.

مرگ پلنگ سیاه

علاوه‌براین، مبالغ هنگفتی نیز ارز از تجار ایرانی مقیم فرانسه قرض گرفت، اما هرگز به آنان بازنگردانید. توصیفی که اشرف از دکتر«مصدق» در خاطراتش دارد عمق کینه خانواده پهلوی را از مصدق نشان می‌دهد: «یک نابغه ماکیاولی‌مشرب، عوام‌فریب، سخنرانی دارای جاذبه جادویی، هنرپیشه‌ای تمام‌عیار و زبردست.».

ازدواج‌های اشرف

او در سال ١٣١٧ به اصرار پدر و برخلاف میل باطنی‌اش با علی ‌قوام، پسر ابراهیم قوام -قوام‌الملک- ازدواج کرد. قرار بود با فریدون جم ازدواج کند و شمس با علی قوام. اما چون شمس، قوام را نپسندیده بود به‌ناچار، نامزدها را تعویض کردند.

 او در خاطرات خود به این نکته اشاره می‌کند و می‌نویسد: «شوهرم از این بی‌علاقگی و یا از اینکه بین ما هیچ‌گونه محبتی وجود نداشت، به‌هیچ‌وجه ناراحت نبود. چنین می‌نمود که او به همین راضی است که رسما شوهر دختر شاه باشد. او کمترین توجهی به این نداشت که ما باید با هم زندگی زناشویی واقعی داشته باشیم...».

با حمله متفقین به ایران و تبعیدرضاشاه، شمس پهلوی و شوهرش فریدون جم (خواهر و شوهر خواهر اشرف) به همراه فاطمه پهلوی و برادرهایش در معیت رضاخان به جزیره موریس در اقیانوس هند رفتند، ولی اشرف به همراه شوهر اولش (علی قوام) در تهران ماند. خودش دراین‌باره می‌نویسد:

«در اولین سال‌های پس از رفتن پدرم به تبعید، تغییرات مهمی در زندگی من ایجاد شد. با وجود آنکه ما در دوره‌ای پر از اضطراب زندگی می‌کردیم، حضور این‌همه خارجی در تهران سبب شده بود که این سال‌ها برای من به‌صورت دوره‌ای برای کشف و شناخت چیزهای تازه درآمد.

 با وجود آنکه من آدم محتاطی هستم و در آن زمان با عده معدودی روابط خصوصی داشتم، بی‌اندازه کنجکاو بودم بدانم دیگران چگونه زندگی می‌کنند و افکار و احساسات آنان چیست؟ با ازبین‌رفتن کنترل شدیدی که پدرم نسبت به ما اعمال می‌کرد و در شرایط حاد و پرفرازونشیب دوران جنگ، من آزاد بودم که برنامه روزانه‌ام را آن طوری‌که خودم می‌خواستم تنظیم کنم... با درنظرگرفتن شیفتگی خاصی که به فرهنگ غربی پیدا کرده بودم، هنگامی که شنیدم... سربازان آمریکایی به پایگاه امیرآباد خواهند آمد، نتوانستم جلوی خودم را بگیرم... دلم می‌خواست یک شب را بدون دردسر و دور از تشریفات رسمی در چنین مجلسی بگذرانم. ازاین‌رو... به‌صورت ناشناس به امیرآباد می‌رفتم... رابطه سربازان آمریکایی نسبتا گرم و دوستانه بود...».

مرگ پلنگ سیاه

در بهمن ١٣٢٠ که فوزیه همسر اول شاه به حالت قهر عازم مصر شد، اشرف به درخواست برادرش (محمدرضا شاه) با فوزیه همسفر شد. اشرف در سفر به مصر عاشق یک کارمند اداره بیمه به نام احمد شفیق شد و او را به تهران آورد و در اسفند ١٣٢٢ رسما با وی ازدواج کرد. به دنبال این ازدواج، شفیق به اصرار اشرف از ملیت مصری خود دست کشید و ملیت ایرانی پذیرفت.

اشرف وقتی در رستورانی در پاریس با جوانی به نام مهدی بوشهری آشنا شد، بلافاصله از احمد شفیق جدا شد و به عقد بوشهری درآمد. این در حالی بود که از شفیق دو فرزند و از علی قوام یک فرزند داشت.

 سومین شوهر اشرف پهلوی، مهدی بوشهری است. پدرش جواد بوشهری از خانواده‌های با‌نفوذ بوشهر به‌شمار می‌آمد و معین‌التجار بوشهری پدربزرگش بود.

 اشرف پهلوی و مهدی بوشهری در سال ١٣٣١ در یکی از رستوران‌های پاریس آشنا شدند و تا سال ١٣٣٥ که اشرف رسما طلاق گرفت و با او ازدواج کرد، آنها با یکدیگر ارتباط داشتند. در تمام این سال‌ها مهدی بوشهری در متن زندگی اشرف حضور داشت. اشرف به هنگام ازدواج با مهدی بوشهری ٤٢‌ساله بود.

حسین فرودست، رئیس دفتر بازرسی شاهنشاهی محمدرضاشاه پهلوی و یکی از بانفوذترین نیروهای اطلاعات پهلوی، درباره راز ماندگاری سومین ازدواج اشرف با بوشهری می‌نویسد: «بدبختی شوهران اشرف این بود که پس از ازدواج، اشرف از قیافه‌شان بیزار می‌شد و تحمل دیدنشان را نداشت.

او مدتی زن احمد شفیق بود و سپس از او جدا شد و در همان‌زمان در مسافرتی به پاریس عاشق فردی به نام مهدی بوشهری گردید. مهدی بوشهری از خانواده بزرگ و ثروتمند بوشهری است.

اشرف عاشق این پسر شد و با اصرار به محمدرضا (برادرش) گفت که حتما باید با او ازدواج کنم. محمدرضا موافقت کرد؛ ولی پس از یک سال از بوشهری بیزار شد و به او گفت که دیگر تحمل ریختت را ندارم و اینجاها نباش! بوشهری زرنگ بود و هرچند اسما شوهر اشرف بود؛ ولی کاری به کار او نداشت و رهایش کرد و اشرف این وضع را پسندید.

 مهدی بوشهری به پاریس رفت و در آنجا در «ایران‌ایر» شغل مهمی گرفت و چلوکبابی و عکاسی به راه انداخت و سر خود را گرم کرد. او به بهانه‌های مختلف پول زیادی هزینه می‌کرد و از محمدرضا می‌گرفت.

 او در ماه دو، سه روز به تهران می‌آمد و مستقیما به طبقه بالای کاخ اشرف می‌رفت که مبادا خانم او را ببیند و حالش به‌هم بخورد! بوشهری با این برنامه‌ریزی تا زمان انقلاب شوهر اشرف ماند و تصور می‌کنم هنوز نیز شوهر اسمی‌اش باشد. اشرف از بوشهری فرزندی ندارد».

------------------

همه فرزندان رضاشاه

مرگ پلنگ سیاه

١. شمس پهلوی: زاده شش آبان ۱۲۹۶ – مرگ در ۱۰ اسفند ۱۳۷۴ در شهر سنتا باربارا، کالیفرنیا

٢. محمدرضا پهلوی: زاده چهار آبان ۱۲۹۸ در تهران - مرگ پنج مرداد ۱۳۵۹ در قاهره

٣. علیرضا پهلوی: زاده ١٢ فروردین ۱۳۰۱. مرگ شش آبان١٣٣٣. درست در زمانی که شایعه ولیعهدی او (به دلیل بچه‌دارنشدن شاه و ثریا اسفندیاری) بر سر زبان‌ها بود، در یک سانحه هوایی کشته شد.

٤. غلامرضا پهلوی: زاده ۲۵ اردیبهشت ۱۳۰۲ در تهران.

٥. عبدالرضا پهلوی: زاده ۱۳۰۳ تهران – مرگ در سال ۱۳۸۳ در فلوریدا

٦. احمدرضا پهلوی: زاده ۱۳۰۴- مرگ ١٣٦٠

٧. محمودرضا پهلوی: زاده ۱۳۰۵ تهران - مرگ ۱۳۸۰ لس‌آنجلس

٨. فاطمه پهلوی: زاده هشت آبان ۱۳۰۷ تهران- مرگ ۱۳۶۶ پاریس

٩. حمیدرضا پهلوی: زاده ۱۳۱۱ تهران - مرگ ۱۳۷۱ تهران

-------------

سرنوشت فرزندان اشرف پهلوی

مرگ پلنگ سیاه

 شهرام پهلوی‌نیا (فرزند حاصل از ازدواج نخست اشرف با قوام) که تحصیلات خود را در آمریکا به پایان برد و به تجارت پرداخت، با نیلوفر افشار ازدواج کرد.

شهریار پهلوی‌نیا (حاصل ازدواج دوم اشرف با شفیق) بعد از گذراندن تحصیلات نظامی در آمریکا فرمانده یگان هاورگراف در بندرعباس شد و در اواخر بهمن ۵۷ با یک قایق موتوری خود را به امارات رسانید و عازم پاریس شد و در دی ۱۳۵۸ درحالی‌که رو به سوی خانه بود توسط دو موتورسوار مسلح ترور و کشته شد.

 آزاده دختر اشرف هم زمانی که مادرش قصد تغییر دکوراسیون کاخش را داشت، عاشق یک کارگر نقاش آذربایجانی فقیر و بی‌سواد شد و با وجود مخالفت مادرش و شاه، با او ازدواج کرد و پس از چند سال درحالی‌که فرزندی از وی داشت، کارشان به طلاق کشید.
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

ترور نخست وزیر اسرائیل ناکام ماند

روزنامه صهیونیستی معاریو مدعی بازداشت شماری از افراد وابسته به حماس شد، این افراد قصد ترور نخست وزیر اسرائیل را داشتند.
خبرگزاری میزان: روزنامه صهیونیستی معاریو نوشت که افرادی که اخیرا از سوی سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) دستگیر شده و اعضای حماس خوانده شده اند در صدد انفجار بمب زیر تریبونی بودندکه بنیامین نتانیاهو قصد داشت در آنجا سخنرانی کند.

شاباک اخیرا مدعی شده است که شماری از اعضای حماس را در دو منطقه قدس و الخلیل دستگیر کرده است.

معاریو به نقل از منابع نزدیک به شاباک می نویسد: شماری از اعضای وابسته به حماس در مراحل اجرایی عملیات ضد صهیونیستی بودند.

به نوشته این روزنامه صهیونیستی شش تن از فعالان حماس که بازداشت شده اند از اهالی قدس الخلیل بودند.
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

خودکشی «سوشا مکانی» در زندان؟!

اخبار حاشیه ای که از حضور سوشا مکانی دروازه بان تیم فوتبال پرسپولیس از زندان منتشر شده صحت ندارد.
وب سایت برنامه نود: اخبار حاشیه ای که از حضور سوشا مکانی دروازه بان تیم فوتبال پرسپولیس از زندان منتشر شده صحت ندارد.

در حالی که سوشا مکانی هنوز در بازداشت به سر می برد امروز جمعه یک شایعه عجیب اوضاع را پیچیده کرد و باعث نگرانی شدید خانواده وی شد.

در برخی گروه های تلگرامی عنوان شده بود سوشا مکانی در زندان خودکشی کرده است که البته یک خبر کذب بود و به هیچ عنوان واقعیت نداشت. با این حال خانواده این بازیکن که فعلا دست شان به جایی بند نیست از مسئولان باشگاه پیگیر وضعیت او بودند که مشخص شد این خبر یک شایعه است.

در همین رابطه، خانواده سوشا مکانی در گفتگو با سایت باشگاه پرسپولیس، درخواست کرده اند که افراد از دامن زدن به شایعات به منظور جلوگیری از بروز مشکلات جدید در پرونده سوشا، خودداری کنند.
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

میزبان بازی‌های تیم‌های ایران و عربستان

کنفدراسیون فوتبال آسیا عمان را به عنوان میزبان بازی‌های تیم‌های ایرانی و عربستانی انتخاب کرد.
خبرگزاری ایسنا: کنفدراسیون فوتبال آسیا عمان را به عنوان میزبان بازی‌های تیم‌های ایرانی و عربستانی انتخاب کرد.

به گزارش ایسنا و به نقل از یورو اسپورت، پس از اتفاقات اخیر و سیاه‌نمایی‌های سران فوتبال عربستان، کنفدراسیون فوتبال آسیا درخواست‌های دو کشور برای تعیین کشور میزبان را نپذیرفت و عمان را به عنوان میزبان انتخاب کرد.

باشگاه های عربستانی قطر را به عنوان میزبان بازی‌های خود در لیگ قهرمانان آسیا با نمایندگان ایران پیشنهاد کردند. این در حالی است که ایران لبنان را به عنوان میزبان خود معرفی کرد و جالب اینکه هر دو کشور با درخواست طرف مقابل مخالفت کردند.

باشگاه های عربستانی در جدیدترین حاشیه سازی خود اعلام کردند که حاضر نیستند در خاک ایران به مصاف حریفان خود بروند و از کنفدارسیون فوتبال آسیا خواسته اند تا کشور بی طرفی را به عنوان میزبان بازیهای خود انتخاب کنند.

در نهایت یکی از مسئولان کنفدراسیون فوتبال آسیا، در گفت‌وگویی که با یورواسپورت داشت تاکید کرد که AFC کشور عمان را به عنوان میزبان بازی‌های این دو کشور انتخاب کرده است. در صورت مخالفت دو کشور سنگاپور جایگزین خواهد شد.
  • reza reza
  • ۰
  • ۰

همدستی پدر و پسران در کشتن 13 نفر!

دادستان عمومی وانقلاب گرگان از صدورکیفرخواست برای متهمان قتل های سریالی در گرگان خبرداد و گفت: پرونده 15 نفر از متهمان با صدور کیفرخواست راهی دادگاه شد.
خبرگزاری میزان: حجت‌الاسلام و المسلمین حقی از صدورکیفرخواست برای متهمان قتل های سریالی در گرگان خبرداد و گفت: پرونده 15 نفر از متهمان با صدور کیفرخواست راهی دادگاه شد.

حجت الاسلام و المسلمین سید مصطفی حقی با تاکید بر برخورد قاطع و بدون اغماض دستگاه قضایی با متهمان قتل‌های سریالی اظهارکرد: حکم متهمان 13 فقره قتل عمدی به زودی صادر می‌شود.
 
دادستان عمومی وانقلاب گرگان گفت: سه نفر از متهمان اصلی پرونده به 13 فقره قتل عمدی اعتراف کردند و در تحقیقات مشخص شد که تمامی قتل ها توسط این افراد انجام شده است.
 
وی افزود: درحال حاضر 3نفر از متهمان اصلی پرونده با قرار بازداشت موقت در زندان به سر می برند و 12 نفر از متهمان نیز با قید وثیقه آزاد هستند.
 
دادستان حقی در ادامه بیان کرد: متهمان به 86 فقره سرقت از جمله تراکتور، موتور چاه آب، وسیله نقلیه خودرو اعتراف کردند و به قصد تصاحب اموال مرتکب سرقت و قتل های عمد شده اند.

وی به مجرمان هشدار داد که  این وقایع هیچگاه پنهان نمی‌ماند و دستگاه قضایی در برخورد بامجرمان مسامحه نخواهد کرد.
 
براساس گزارش میزان، در پی وقوع سرقت مسلحانه خودروی پراید و فوت راننده خودرو به دلیل اصابت گلوله سارقان، پرونده‌ای در دادسرای عمومی و انقلاب گرگان تشکیل شد و رسیدگی به این پرونده در دستور کار دادستانی قرار گرفت.
 
با تلاش کارآگاهان و بازپرس شعبه ششم و به کارگیری روش های علمی مشخص شد که با این اسلحه چندین فقره سرقت و قتل های دیگر در محل های مختلف شهرستانهای گرگان، کردکوی، علی آباد، گنبد کاووس، خان ببین و دلند به وقوع پیوسته است.
 
با شناسایی سارق یکی از خودورهای مسروقه با تحقیقات پلیسی مشخص شد که این فرد از سال 1378 تا کنون به همراه فرزندنش و یک فرد دیگر اقدام به سرقت های مسلحانه می کرده که در یک عملیات ضربتی هر سه نفر دستگیر و در اختیار ماموران پلیس آگاهی قرار گرفتند.
 
سارقان پس از مواجه شدن با مستندات به معرفی دیگر همدستشان و سرقت های مسلحانه و دو فقره قتل اعتراف کردند که با همکاری نیروی انتظامی و قضایی استان دیگر همدست آنان با اخذ نیابت قضایی دستگیر و به شهرستان گرگان منتقل شد.
 
این افراد در تحقیقات پلیسی و قضایی به انجام سیزده فقره قتل و سرقت های متعدد اعتراف کردند که مشخص شد قتلهایی در نقاط مختلف شهرستان با اسلحه کلاشینکف و کلت جنگی انجام شده است.
 
بازپرس این پرونده با هماهنگی دادستانی به همراه مأمورین در حوزه های مختلف محل قتل ها حضور یافته و با راهنمایی متهمین اقدام به بازسازی صحنه جنایت  کردند که با شناسایی اولیای دم وقوع قتل ها مورد تایید قرار گرفت.
 
گفتنی است، در بازجویی از منازل متهمان دو قبضه اسلحه کلاشینکف و یک کلت کمری جنگی و تعداد زیادی فشنگ کشف و ضبط شده است.
  • reza reza